خطر حمله قلبی در برجهای بلند؛ طبقه چندم بهتر است؟
خیلی از کسانی که در مراکز شهری و در آپارتمانهای بلند زندگی میکنند، خیالشان راحت است. آنها تصور میکنند چون نزدیک به مراکز درمانی هستند، در شرایط سخت پزشکی شانس بیشتری دارند. اما یک تحقیق جدید این باور را به چالش میکشد. نتایج این آمار نشان میدهد هر چه تعداد طبقاتی که در آن زندگی میکنیم بیشتر باشد، شانس نجات از حملههای قلبی کمتر میشود. جزئیات این گزارش را با هم مرور میکنیم.
این مطلب را در شماره جدید هفتهنامه چاپی آتش منتشر کردهایم.
برای دانلود شماره ۲۱ هفتهنامه چاپی آتش اینجا را کلیک کنید.
در حالی که شهرها به سرعت به سمت توسعه عمودی پیش میروند یک تحقیق جدید نشان میدهد زندگی در ارتفاع بالاتر از طبقه سوم شانس زنده ماندن بعد از ایست قلبی را کاهش میدهد. این مطالعه بر روی بیش از ۸۰۰۰ نفر از کسانی که در خانه دچار ایست قلبی شدهاند انجام شده است. طبق این مطالعه افرادی که در طبقات بالاتر از طبقه سوم زندگی میکنند، نسبت به آنهایی که نزدیکتر به زمین زندگی میکنند، ۵۰ درصد شانس کمتری برای نجات یافتن دارند. همچنین کسانی که بالاتر از طبقه ۱۶ زندگی کردهاند تنها ۹ دهم درصد شانس زنده ماندن داشتهاند و از طبقه ۲۵ به بعد این شانس صفر بوده است.
درهای ورودی قفل، نبود نگهبان و آسانسورهای به شدت کند از عواملی هستند که باعث تاخیر در خدمترسانی به بیماران شده است. یان درنان، محقق ارشد این مطالعه، بهیار سازمان خدمات بهیاری منطقه یورک و پژوهشگر موسسه رسکیو در بیمارستان سنت مایکل تورنتوست. او میگوید بسیاری از آسانسورها حتی امکان انتقال برانکارد را هم ندارند: «در این مواقع شما باید از راهپلهها استفاده کنید.»
درباره این تحقیق
درنان و همکارانش برای این تحقیق ۷۸۴۲ مورد ایست قلبی افراد بزرگسال را بررسی کردهاند. این بررسی در شهر تورنتو و منطقه پیل انجام شده است زیرا تراکم جمعیتی آنجا بالاست. این مطالعه ایست قلبی را در بازه زمانی ژانویه ۲۰۰۷ تا دسامبر ۲۰۱۲ در خانههای شخصی بررسی میکند؛ آپارتمانها، خانههای ویلایی و کاندوها.
در مجموع ۵۹۹۸ یعنی ۷۷ درصد حملههای قلبی پایینتر از طبقه سوم و مابقی در طبقه سوم و یا بالاتر از آن به وقوع پیوستهاند.
در مجموع 8/3 درصد از این بیماران نجات پیدا کرده و از بیمارستان ترخیص شدهاند. در بررسی طبقه به طبقه میزان نجات از مرگ، پژوهشگران متوجه شدند که 2/4 درصد از بیماران ساکن طبقات پایینتر از طبقه سوم نجات پیدا کردهاند و این در حالی است که 6/2 درصد از آنهایی که در طبقه سوم یا بالاتر از آن بودهاند نجات یافتهاند.
از ۲۱۶ نفری که بالای طبقه ۱۶ دچار ایست قلبی شدهاند تنها دو نفر جان به در بردهاند و از ۳۰ بیماری که بالای طبقه ۲۵ بودهاند هیچکدام زنده نماندهاند. سن بالاتر، مرد بودن و زمان عکسالعمل طولانیتر اورژانس از جمله عوامل دیگری بودهاند که احتمال مرگ و میر را افزایش دادهاند.
اهمیت دسترسی سریع به بیمار
کارشناسان میگویند شانس زنده ماندن بعد از یک ایست قلبی، به ازای هر یک دقیقه تاخیر در دریافت احیای قلبی ریوی و الکتروشوک، به میزان هفت تا ۱۰ درصد کاهش مییابد.
این تیم از محققان در شماره این هفته نشریه انجمن پزشکی کانادا مینویسند: «حملههای قلبی که در طبقات بالای آپارتمانها اتفاق میافتد کادر پزشکی اورژانس را با چالشهای منحصر بهفردی روبهرو میکند.»
تعداد کسانی که در طبقات بالای ساختمانها و در برجهای بسیار بلند زندگی میکنند به شکل چشمگیری در حال افزایش است. این میزان تنها در تورنتو بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ به میزان ۱۳ درصد افزایش داشته است. گذشته از این، بیش از ۴۰ درصد افراد ۶۵ سال به بالا در ساختمانهای بلند زندگی میکنند. محققان مینویسند: «این گروه از سالمندان بیشتر در معرض برخی شرایط پزشکی خطرناک از جمله ایست قلبی هستند.»
مطالعات دیگری نیز ارتباط بین زمان عکسالعمل اورژانس و کاهش شانس زنده ماندن بعد از ایست قلبی را نشان میدهند. این زمان عکسالعمل معمولا از «لحظه دریافت تماس» تا «زمان رسیدن تیم پزشکی به محل» محاسبه شده است و نه تا لحظهای که گروه واقعا دسترسی به بیمار پیدا میکند.
درنان میگوید تاکنون تاثیر عامل «تاخیر عمودی در زمان دسترسی به بیمار» ناشناخته بوده است. این گروه تحقیقاتی همچنین متوجه شده است که استفاده از الکتروشوکهای سیار، صرفنظر از طبقه ساختمان، بسیار اندک بوده است. در موارد رخ داده در طبقات سوم و بالاتر، تنها در چهار دهم درصد از موارد از دستگاه سیار الکتروشوک استفاده شده است.
زمان طولانیتر دسترسی به بیماران ساکن در طبقات بالا، میتواند توضیح دهنده این نکته باشد که چرا قلب این دسته از بیماران در لحظه رسیدن تیم پزشکی به میزان بسیار کمتری قابلیت شوکپذیری داشته است.
درنان میگوید: «مردم وقتی به مناطق روستایی و دور از شهر میروند اغلب این فکر به سراغشان میآید که اگر من اینجا برایم مشکلی پیش بیاید طول خواهد کشید تا بتوانند به من کمک کنند. اما ساکنان ساختمانهای بلند با خودشان میگویند: «خوب، من به هر حال داخل شهر زندگی میکنم پس از این نظر مشکلی نیست». اما من فکر میکنم مردم باید آگاه باشند که در ساختمانهای بلند نیز مقداری تاخیر وجود خواهد داشت.»
اهمیت نگهبانان برجها
یکی از بزرگترین موانع، دسترسی به آسانسور است. درنان میداند وقتی دکمه آسانسور را میزنید و مجبورید شمارشگر آسانسور را نگاه کنید که آهسته از طبقه ۳۰ پایین میآید چه حسی دارید. ماموران آتشنشانی کلیدهایی دارند که میتوانند با آنها در هر آسانسوری را باز کنند. اما چنین امکانی برای تیمهای پزشکی فراهم نیست. این تحقیق میگوید: «به نظر میرسد دسترسی به چنین کلیدهایی برای تیمهای اورژانس بدیهی باشد، اما با گذشت چند دهه هنوز تصمیمی در این باره گرفته نشده است.»
مطالعات دیگری نشان داده است که توقفهای اضافی آسانسور در نزدیک ۲۰ درصد از موارد اتفاق میافتد و هر توقف به طور متوسط ۵۴ ثانیه زمان رسیدن به بیمار را برای گروه پزشکی به تاخیر میاندازد.
درنان میگوید در زمان حرکت تیم پزشکی به یک ساختمان چند طبقه، کارکنان مسئول ساختمان باید هشداری دریافت کنند تا آسانسور را بدون توقفهای غیرضروری به طبقه همکف هدایت کنند. سپس آسانسور را در آنجا آماده نگه دارند تا تیم پزشکی به محض رسیدن به همراه تجهیزات الکتروشوک به سرعت وارد آن شوند و بدون توقف در مسیر به طبقه مورد نظر بروند. درنان این را هم اضافه میکند که ساکنان ساختمانهای بلندمرتبه، خصوصا آنهایی که در خانواده افرادی در معرض حملات قلبی دارند باید در زمینه احیای قلبی و ریوی آموزشهای لازم را ببینند.
گروههای اجتماعی تشکیل دهید
درنان میگوید: «در مطالعات به روشنی ثابت شده است که عملیات احیای قلبی ریوی که توسط اطرافیان به بیماران داده شده است احتمال نجات از ایست قلبی را تقریبا دو برابر بیشتر میکند. بنابراین هرقدر افراد بیشتری را آموزش دهیم بهتر است.»
یکی دیگر از موانع رسیدن تیم پزشکی به بیمار، این است که برخی ورودیهای ساختمانها برای باز شدن نیاز به کد دارند و بعضی از آسانسورها برای برانکارد کوچکند.
در سنگاپور که بیشتر مردم در ساختمانهای بلندمرتبه زندگی میکنند، کمپینی در جریان است. در این کمپینها ساکنان گروههایی تشکیل میدهند که آموزشهای مرتبط را دیدهاند. آنها در هنگام بروز ایست قلبی خود را به بالین بیمار میرسانند. مطالعات دیگری به نقش تلفنهای هوشمند اشاره میکند. طبق این یافتهها اطلاع دادن به کسانی که مهارتهای احیای قلبی-ریوی دارند و در نزدیکی محل حادثه قرار دارند کمک بسیار بزرگی است. این کار به شکل چشمگیری میزان نجات بیماران ایست قلبی خارج از بیمارستان از مرگ را بالا میبرد.