پدرام ناصح پدرام ناصح
اخبار

لیبرال‌ها و محافظه‌کاران؛ آنها واقعا چه تفاوتی با هم داشته‌اند؟

بهروز سامانی بهروز سامانی

یک سال از تشکیل دولت جاستین ترودو می‌گذرد و آن‌طور که از نظرسنجی‌ها برمی‌آید، آنها هنوز محبوبند. اما دلیل محبوبیت این روزهای آنها به نسبت دولت محافظه‌کار چیست؟ آیا آنها واقعا دولت بهتری هستند؟

کلی مک‌پارلند، روزنامه‌نگار باسابقه کانادایی و دبیر وبلاگ روزنامه نشنال‌پست با نام Full Comment است. او در این مطلب، عملکرد لیبرال‌ها و محافظه‌کاران را مقایسه کرده و توضیح می‌دهد که تفاوت‌های هر کدام در نحوه حکومت‌داری چگونه است. همکاری با نخست‌وزیران استانی، روبرو شدن با بومیان کانادا، محیط زیست، لوایح پارلمانی و شایعاتی که درباره هر دو وجود دارد در این مطلب با هم مقایسه شده‌اند.

از زمانی که لیبرال‌ها با وعده ایجاد تغییرات بنیادین و در پیش گرفتن شیوه‌های نوین حکومت‌داری در اتاوا به قدرت رسیدند یک سال می‌گذرد. اجازه دهید نگاهی به عملکرد آنها بیندازیم و آن را با محافظه‌کاران مقایسه کنیم.

رابطه با رهبران استانی

محافظه‌کاران: آنها از ملاقات با نخست‌وزیران استانی خودداری می‌کردند؛ با این استدلال که استان‌ها هر کدام دستور کار متفاوتی دارند و به ندرت در مورد مسأله‌ای با هم توافق می‌کنند.

محافظه‌کاران معتقد بودند که نخست‌وزیران استانی به این دلیل انتخاب می‌شوند که تصمیم‌گیری کنند، نه آنکه گناه شکست‌ها را به گردن اتاوا بیندازند.

لیبرال‌ها: آنها قول دادند که برای تدوین برنامه‌ای ملی در جهت مقابله با تغییرات اقلیمی با استان‌ها همکاری کنند. لیبرال‌ها هنوز نتوانسته‌اند به نتیجه لازم برسند چرا که استان‌ها هر کدام دستور کار متفاوتی دارند و نمی‌توانند روی برنامه واحدی به توافق برسند.

لیبرال‌ها رویکرد استیون هارپر را فاقد روحیه رهبری می‌دانستند و قول دادند که با دولت‌های استانی بهتر کنار بیایند. اما هنگامی که نتوانستند استان‌ها را به پذیرفتن برنامه مقابله با تغییرات اقلیمی راضی کنند، اکنون این برنامه را به آنها تحمیل کرده‌اند. نخست‌وزیران استان‌ها از همین حالا سرزنش کردن اتاوا را آغاز کرده‌اند.

سیاست‌های محیط زیستی

محافظه‌کاران: آنها ترجیح دادند در مورد کاهش میزان آلاینده‌ها، به جای تعیین اهداف جاه‌طلبانه‌ای که به احتمال زیاد تحقق پیدا نخواهد کرد، هدف‌های کوچک‌تر و در دسترس‌تری انتخاب کنند.

لیبرال‌ها: آنها در اجلاس سازمان ملل در پاریس متعهد شدند که عملکرد بهتری از خود نشان دهند. اما اکنون می‌گویند که همان اهداف تعیین شده توسط محافظه‌کاران را پیگیری خواهند کرد.

خروج از پیمان کیوتو

محافظه‌کاران: آنها از پیمان کیوتو خارج شدند، با این استدلال که کانادا قادر به برآوردن اهدافی نیست که لیبرال‌ها یک دهه قبل به انجام آنها متعهد شده بود.

لیبرال‌ها: با خرسندی رویکرد کیوتو را تکرار کرده و پیمان جدید سازمان ملل را  به تصویب رساندند، بدون آنکه برنامه‌ مشخصی برای انجام تعهدات آن داشته باشند.

حقوق بومیان کانادا

محافظه‌کاران: آنها نپذیرفتند که اعلامیه سازمان ملل را در مورد حقوق بومیان به اجرا بگذارند، با این استدلال که عبارات مبهم این اعلامیه می‌تواند با قوانین کانادا ناسازگاری داشته باشد. جاستین ترودو در مجلس کانادا قول داد که کانادا این اعلامیه را خواهد پذیرفت. پری بلگارد، رئیس جامعه بومیان کانادا، موضع محافظه‌کاران را «ناامید کننده» خواند.

لیبرال‌ها: جودی ویلسون-ریبولد، وزیر دادگستری دولت، به مجمع عمومی بومیان کانادا می‌گوید که کانادا این اعلامیه را نخواهد پذیرفت، چرا که به اجرا گذاشتن آن «ناشدنی» است. هواداران لیبرال‌ها این تصمیم را به عنوان شاهدی برای رویکرد جدید و صادقانه دولت ستایش می‌کنند. پری بلگارد به شکل عجیبی ساکت است.

سیاست‌های آماری

محافظه‌کاران: آنها آمارگیری از طریق
long-form را لغو کردند. این کار خشمی عمومی ایجاد کرد. سازمان آمار کانادا هشدار داد که استفاده از داده‌های این سازمان در آینده ممکن است با خطراتی همراه باشد. محافظه‌کارها به خاطر ایجاد اختلال در گنجینه حیاتی داده‌های مهم ملی مورد سرزنش قرار گرفتند.

لیبرال‌ها: واین اسمیت، رئیس سازمان آمار کانادا، با ابراز نارضایتی از عملکرد لیبرال‌ها در متمرکز ساختن خدمات IT از کار خود استعفا داد. استدلال او این بود که این عملکرد، استقلال این سازمان را تهدید می‌کند. ترودو به سرعت رئیس جدیدی را برای این پست منصوب کرد.

بذل و بخشش‌های مالی

محافظه‌کاران: آنها تابستان‌ها را به بذل و بخشش پول نقد در سراسر کانادا می‌گذراندند. آنها متهم بودند که با خودخواهی از دلارهای مالیاتی برای جمع‌آوری رأی استفاده می‌کنند.

لیبرال‌ها: آنها در نخستین تابستان حضور خود در قدرت دو برابر محافظه‌کاران پول به این و آن داده‌اند. محبوبیت ترودو از همیشه بالاتر است.

نحوه انتخاب قضات دادگاه عالی

محافظه‌کاران: آنها به‌خاطر تلاش برای انتصاب قاضی مارک نادون در دادگاه عالی مورد انتقاد قرار گرفتند، چرا که او از تمام معیارهای مورد نیاز برخوردار نبود. هارپر به دلیل تلاش برای دور زدن رویه‌های پذیرفته شده و جا افتاده ملامت شد.

لیبرال‌ها: آنها به صورت یک‌جانبه اعلام کردند که از این پس تمامی قضات منصوب شده در دادگاه عالی می‌باید قادر به سخن گفتن به زبان فرانسوی باشند. همچنین این سنت ۱۰۰ ساله را که استان‌های آتلانتیک حتما باید یک عضو در دادگاه عالی داشته باشند خاتمه دادند. آنها تمام تلاش خود را به کار بستند تا یک کاندیدای بومی برای دادگاه عالی بیابند و با این کار نژاد را بر نمایندگی جغرافیایی، که رویه‌ای جا افتاده است، ترجیح دادند. آنها سپس به‌خاطر در پیش گرفتن رویکردی مدرن‌تر در قبال رویه‌های قدیمی و منسوخ دادگاه عالی ستایش شدند.

توجه به تاریخ و فرهنگ کانادا

محافظه‌کاران: آنها به‌خاطر قرار دادن پرتره‌هایی از ملکه بر روی برخی دیوارها و بها دادن به وقایع تاریخی کانادا تسمخر می‌شدند.

لیبرال‌ها: آنها به‌خاطر تغییر دادن کلمات سرود ملی به دلیل بیماری یک نماینده لیبرال پارلمان تشویق شدند.

تصویب لوایح و قوانین پارلمانی

محافظه‌کاران: آنها به دلیل استفاده از تاکتیک‌های خودخواهانه برای پیشبرد منافع گروهی، مانند تعطیل کردن پارلمان، کارشکنی در راه احزاب مخالف و استفاده از اکثریت خود برای سرعت بخشیدن به تصویب برخی لوایح، مورد حمله و انتقاد قرار گرفتند. استیون هارپر به شکل گسترده‌ای به‌خاطر بی‌احترامی نسبت به دموکراسی و ابراز تمایلات مستبدانه سرزنش شد.

لیبرال‌ها: آنها از این عصبانی شدند که احزاب مخالف توانستند تصویب یکی از قوانین مورد نظر آنها را با تأخیر مواجه سازند. لیبرال‌ها لایحه Motion 6 را ارائه کردند که به دولت اختیارات گسترده‌ای برای کنترل فعالیت‌های پارلمان می‌دهد. ترودو عرض راهروی پارلمان را با سرعت طی کرد تا یکی از نمایندگان مخالف و عضو NDP را بگیرد و با خود به سمت دیگر بکشد. ترودو بعدا عذرخواهی کرد و همه چیز فراموش شد، اما لیبرال‌ها همچنان به تلاش‌های خود در جهت اصلاح رویه‌های انتخاباتی ادامه می‌دهند؛ تلاشی که به آنها مزیت‌هایی دائمی نسبت به احزاب مخالف می‌دهد.

توجه به آزادی چرخه اطلاعات

محافظه‌کاران: آنها به دلیل کندی در انتشار اطلاعات تحت قوانین دسترسی آزاد به اطلاعات، مورد انتقاد قرار گرفتند. آنها در دوران انتخابات وعده داده بودند که دولتی پاسخگوتر تشکیل خواهند داد.

لیبرال‌ها: آنها بازنگری کامل در قوانین دسترسی به اطلاعات را به مدت دو سال مسکوت گذاشتند، با وجود آنکه در دوران انتخابات قول داده بودند که دسترسی فوری به اطلاعات را تبدیل به رویه معمول دولت سازند.

خرج کردن مالیات‌های مردم

محافظه‌کاران: آنها متهم شدند با استفاده از پول مالیات دهندگان اقدام به پیشبرد اهداف جانبدارانه حزبی خود می‌کنند.

لیبرال‌ها: کاترین مک‌کنا، وزیر محیط زیست، ۶,۶۰۰ دلار به یک عکاس حرفه‌ای داد تا در هنگام اجلاس سران سازمان ملل در پاریس همراه او باشد و از او عکس بگیرد. سه تن از کارمندان دولت در همان اجلاس ۱۲,۰۰۰ دلار بابت غذایشان خرج کردند. جین فیلپات، وزیر بهداشت، ۳,۷۰۰ دلار برای سوار شدن بر لیموزین به مدت دو روز، ۳,۸۱۵ دلار برای ۲۰ مورد رفتن به فرودگاه و ۵۲۰ دلار برای دسترسی به محل استراحت ویژه در ایر کانادا هزینه کرد.

حضور نخست‌وزیران در دیدارهای مختلف

محافظه‌کاران: استیون هارپر، زمانی که دیگر نخست‌وزیر نبود و تصمیم داشت از نمایندگی مجلس هم استعفا دهد، در جلسه‌ای با حضور برخی از هم‌حزبی‌های خود شرکت کرد. نتیجه این شد که داستان‌هایی درباره یک «گردهم آیی مرموز» و تئوری‌های توطئه بر زبان‌ها جاری شود.

لیبرال‌ها: جاستین ترودو با Bono دیدار کرد. بونو خواننده راک است. همه چیز مرتب است.

نتیجه‌گیری: لیبرال‌ها در پایان نخستین سال حضور خود در قدرت همچنان به شکل گسترده‌ای محبوب‌ند؛ گرچه در بسیاری از موارد عملکردی مشابه محافظه‌کاران داشته‌اند. به نظر می‌رسد که تفاوت عمده در لحن و ظاهر افراد است: جاستین ترودو بیشتر لبخند می‌زند و بسیار از هارپر خوش‌عکس‌تر است. او بیشتر با قدرت رسانه‌ها آشناست. این مسأله کم‌اهمیتی نیست. محافظه‌کاران و NDP که هر دو در جستجوی رهبرانی جدید برای احزاب خود هستند، باید بحث‌های سیاسی را رها کنند و به دنبال چهره‌ای جوان، خوش‌سیما و رسانه‌پسند بگردند که مردم از دیدن او احساس خوبی پیدا کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟