مشاورههای نادرست و گرفتاریهای دانشجویان خارجی در کانادا برای گرفتن اقامت
این شماره هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
دهها دانشجوی بینالمللی در کانادا میگویند که مشاوران امور مهاجرت و کالجها در مورد شانس تمدید اقامت خود در کانادا، به آنها اطلاعات گمراهکننده دادهاند.
آنها اکنون در شرایطی قرار گرفتهاند که باید خیلی زود کانادا را ترک کنند و حالا به دنبال راههای دیگری هستند که بتوانند در کانادا بمانند.
یک گروه مشاوره مهاجرت در کانادا میگوید حدود ۸۰ دانشجو تصور میکردهاند پس از گذراندن دورهی دو سالهی دیپلم، مجاز خواهند بود درخواست اجازهی کار پس از فراغت از تحصیل بدهند. آنها طی دو سال گذشته در یک کالج خصوصی ادمونتون ثبت نام کردهاند،اما موسسات خصوصی عمدتا مشمول این برنامهی فدرال نمیشوند. این دانشجویان میگویند که مشاوران مهاجرت عامدانه اطلاعات گمراهکننده در اختیار آنها گذاشتهاند. همچنین به گفتهی آنها، خود دانشکده صادقانه عمل نکرده است و وبسایت دولت فدرال نیز در مورد این برنامه، مسائل را به وضوح بیان نکرده است.
اطلاعات اشتباه و آغاز دردسرهای ماندن در کانادا
مارکو لوچیانو کارشناس امور مهاجرت میگوید: «این دانشجوها فارغالتحصیل خواهند شد و امیدشان این است که اجازهی علنی کار دریافت کنند، اما چنین اتفاقی نخواهد افتاد. بسیاری از این ۸۰ دانشجو اشاره کردهاند که به کشورهای خود باز نخواهند گشت. آنها همین جا خواهند ماند و سعی خواهند کرد که بدون جلب توجه، زندگی کنند و زنده بمانند.»
لوچیانو میگوید: «قوانین مربوط به طول زمان اقامت نیروی کار موقت در کانادا تغییر کرده و منجر به کاهش پذیرش این افراد در کشور شده است. این روزها به جریان ورود دانشجویان بینالمللی، به چشم راهی برای دریافت اقامت دائم نگریسته میشود.»
ادلین آگونسیلو سال ۲۰۱۴ به عنوان نیروی کار خارجی موقت به کانادا آمد، اما پس از گذشت یک سال به فکر یافتن راهی برای ماندن در کانادا افتاد. او میگوید یک مشاور مهاجرت به او توصیه کرد که برای ادامه تحصیل در رشتهی مدیریت هتلداری در کالج Solomon ادمونتون، درخواست پذیرش بدهد.
آگونسیلو میگوید مشاور تلاش داشت که فرایند کار را «آسان جلوه دهد» و میگفت که او پس از دو سال، اجازهی کار پس از فراغت از تحصیل دریافت خواهد کرد.
او به ضمانت اموال خود و اموال والدینش در فیلیپین، وام گرفت تا از عهدهی هزاران دلار شهریهی دانشکده و هزینههای مشاوره بر آید.
او میگوید: «بزرگترین رویای من این است که در کانادا جای پایی برای خودم پیدا کنم. ذهنیت ما این بود که مشاور از قوانین به خوبی آگاه است. من به طور کامل به مشاورم اعتماد کردم.»