پای صحبتها و نصیحتهای مادربزرگ ۱۱۲ ساله کانادایی؛ جاستین ترودو را در بین ۱۷ نخست وزیری که در عمرم دیدهام از همه بیشتر دوست دارم
شماره ۹۵ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید.
هیچ کدام از شهروندان کانادا نیستند که به اندازه خانم باکس یا به قول دوستانش «دالی» از کانادا خاطره داشته باشند. او دوران ۱۷ نخستوزیر کانادا را دیده و البته عاشق «این آخری» یعنی جاستین است. پای صحبتهای او مینشینیم و میبینیم دنیا از دریچه نگاه مادربزرگ باصفایی که ۱۱۲ سال پیش به دنیا آمده، چه شکلی است.
دالی در سال ۱۹۰۵ با نام اصلی الن باکس در Winnipeg چشم به جهان گشود. او هنگامی که نوجوان بود در فروشگاه Eaton به درست کردن اکسسوری بانوان مشغول شد؛ همانجا بود که به «دالی» معروف شد. متأسفانه او بعد از ازدواج ناچار به استعفا شد، چون آن فروشگاه در ۱۹۲۸ زنان متأهل را استخدام نمیکرد.
دالی به جز اینکه در طول دهههای طولانی زندگی خود، شاهد پیشرفت وضع حقوق زنان بوده و تغییرات زیادی در دنیای فناوری تجربه کرده است، در کانادا دوران زمامداری ۱۷ نخستوزیر را نیز تجربه کرده است. نخستوزیر مورد علاقهی او قبلاً «پیر ترودو» بود، اما حالا نه دیگر. با خنده میگوید: «این جدیده را بیشتر دوست دارم؛ جاستین.» دالی که در دههی ۶۰ سالگی خود بیوه شده است، دو دختر داشته که یکی از آنها ۲۵ سال پیش از دنیا رفته است.
دالی تا جشن تولد ۱۰۰ سالگیاش در خانهی خود در Thunder Bay استان انتاریو تنها بود، اما بعد به «جنوب» یعنی به North Bay آمد و حالا با کمک دوستان و اقوام و پرستاران، در کنار دختر ۷۷ سالهاش Sue Crozier زندگی میکند.
خانم دالی! اگر به ۲۵ سالگی برگردید چه نصیحتی به خودتان میکنید؟
برای رسیدن به آن چیزی که فکر میکنی درست است تلاش کن و بجنگ تا به دستش بیاوری.
به ۱۱۵ سالگی خودتان چه نصیحتی میکنید؟
فکر میکنم میگویم به همین کاری که میکنی ادامه بده.
چه چیزی برایتان مسلم است؟
از اینکه در این سن در خانهی خودم زندگی میکنم واقعاً خوشحالم. از این که با Sue هستم واقعاً خوشحالم.
چه چیزی یاد گرفتهاید؟
کتاب خواندن، سرگرمی داشتن و زیاد پیادهروی کردن همیشه برای من مفید بوده است.
حالا دیگر زیاد نمیتوانم به این کارها بپردازم، ولی توصیهی من به همهی کسانی که پا به سن میگذارند آن است که سر خودشان را گرم کنند.
چه چیزی را هیچوقت یاد نخواهید گرفت؟
اینکه از تلاش کردن دست بردارم.
بهترین نصیحتی که به شما شده چه بوده است؟
کاری را بکن که از آن لذت میبری. خوش بگذران.
آیا این نصیحت به دردتان خورد؟
بله. من قمار کردن را دوست دارم. یک بلیت بختآزمایی خریدم و برنده شدم و بعدش دامادم و مادرش و دو تا دخترهایم را با خودم به کازینویی در آتلانتیک سیتی بردم تا بتوانیم بیشتر قمار کنیم.
از چه چیزهایی لذت میبرید؟
از مسابقات تلویزیونی. و از ملاقاتها و دیدارهایم. وقتم پر است.
لحظهای در زندگیتان که همه چیز را تغییر داد؟
وقتی که مادر شدم. یادم میآید برای دخترهایم لباسهای کوچولو درست میکردم. روی لباسها روبان میزدم.
خوشبختی این است که…
الان اینجا در خانهی خودم هستم. و شماها به دیدنم آمدهاید!