چطور مهاجران از طریق بازار مسکن توانستهاند ثروت خود را با کاناداییها برابر کنند
بیست سال پیش تنها نیمی از مهاجران در مقایسه با خود کاناداییها صاحب خانه و مسکن بودهاند اما در سال ۲۰۱۶ این تناسب برابر شده است.
مهاجران در کانادا طی ۲۰ سال گذشته توانستهاند از طریق خریدن خانه در این کشور فاصله خود را از نظر ثروت با افراد کانادایی کم کنند.
بیست سال پیش تنها نیمی از مهاجران در مقایسه با خود کاناداییها صاحب خانه و مسکن بودهاند اما در سال ۲۰۱۶ این تناسب برابر شده است.
اما مسکن به نظر میرسد تنها گزینه مهاجران برای پر کردن شکاف ثروت با کاناداییها باشد، کاناداییها گزینههای دیگری هم دارند، از جمله افزایش داراییها از طریق طرحهای ثبت شده مستمری بازنشستگی.
یافتههای تحقیقات جدید سازمان آمار کانادا، حکایت از آن دارد که سرمایهگذاری خانوادههای مهاجر در مسکن، یکی از عوامل اصلی کمک به آنها برای پر کردن شکاف ثروتی است که بین آنها و افراد متولد شده در کانادا وجود دارد.
تحقیقات اخیر مرکز آمار کانادا نشان میدهد که در سالهای اخیر، رشد ثروت برای خانوادههای متولد کانادا، از طریق افزایش ارزش مسکن و داراییهای موجود در طرحهای ثبت شده مستمری بازنشستگی ارتقا یافته است. این در حالی است که برای خانوادههای مهاجر، مسکن به تنهایی عامل اصلی رشد ثروت بوده است.
Rene Morissette، اقتصاددان ارشد مرکز آمار کانادا، در گزارشی که چندی پیش منتشر شد، از دادههای چند نظرسنجی در حوزه امنیت مالی استفاده کرده است تا رشد ثروت خانوادههای مهاجر و متولد کانادا را مقایسه کند. تعیین مهاجر یا غیر مهاجر بودن خانوادهها بر اساس وضعیت مهاجرتی فردی که درآمد اصلی را در خانواده دارد صورت گرفته است.
طبق این گزارش، دستههایی ترکیبی ایجاد شده است، تا خانوادههای متولد کانادا و مهاجری که دارای ساختار مشابه هستند، در طول زمان مقایسه شوند. دسته معیار از خانوادههای مهاجر تازهواردی که نانآور اصلی آنها در سال ۱۹۹۹، بین ۲۵ تا ۴۴ سال داشته و مدت اقامت آنها در کانادا در آن زمان، کمتر از ۱۰ سال بوده، تشکیل شده است.
دسته دیگر شامل خانوادههای مهاجری است که نانآور اصلی آنها در سال ۲۰۱۶، بین ۴۲ تا ۶۱ سال سن داشته (بطور میانگین ۱۷ سال بیشتر به نسبت سال ۱۹۹۹) و بین ۱۸ تا ۲۶ سال در کانادا اقامت داشته است. دستههای متولد کانادا از شرایط سنی مشابهی برخوردار بودهاند.
نرخ مالکیت یکسان بین مهاجران و کاناداییها
جالب این است که اگرچه خانوادههای مهاجر در سال ۱۹۹۹ کمتر از کاناداییها صاحب خانه بودهاند، اما تا سال ۲۰۱۶، نرخ مالکیت خانه بین خانوادههای مشابه مهاجر و متولد کانادا، یکسان شده است. در سال ۱۹۹۹، بطور متوسط ۳۱ درصد از دسته معیار خانوادههای مهاجر تازهوارد، مالک یک مسکن اصلی بودهاند، در حالی که این رقم برای خانوادههای مشابه متولد کانادا، ۵۶ درصد بوده است.
در سال ۲۰۱۶، نرخ مالکیت خانه در میان خانوادههای مهاجر مستقر که نانآور اصلی آنها بین ۴۲ تا ۶۱ سال دارد، ۷ / ۷۸ درصد بوده است، در حالی که این رقم برای افراد متولد شده در کانادا، ۷۴ درصد گزارش شده است.
گذر زمان و رشد ثروت مهاجران
یکی از یافتههای کلیدی این گزارش آن است که خانوادههای مهاجر، به مرور زمان، از نظر رشد ثروت به همتایان متولد کانادایی خود رسیدهاند. در سال ۱۹۹۹، میانگین ثروت خانوادههای متولد کانادا با نانآور اصلی ۲۵ تا ۴۴ ساله،
۲۵ / ۳ برابر بیشتر از خانوادههای مشابه در میان مهاجران تازهوارد بوده است. اما هنگامی که ۱۷ سال بعد این دو دسته ترکیبی با هم مقایسه شدند، تفاوت بین ثروت متوسط خانوادههای مهاجر و متولد کانادا تقریبا از میان رفته بود.
خانوادههای متولد کانادا و مهاجر، برای رشد ثروت بر انواع مختلفی از داراییها تکیه داشتهاند. ترکیب ثروت خانوادهها در سال ۲۰۱۶ نشان میدهد که ارزش خالص خانه حدود یک سوم از میانگین ثروت خانوادههای متولد کانادا را تشکیل میدهد. در مقابل، ارزش خالص خانه سهم بسیار بزرگتری از ثروت خانوادههای مهاجر را به خود اختصاص داده است، به گونهای که چیزی بین یک دوم تا دو سوم از آن را تشکیل میدهد.
مهاجران بدهکارتر از کاناداییها
رشد ثروتی که در مورد خانوادههای مهاجر مشاهده میشود، در کنار خود، اما بدهکاریهای سنگینی را نیز برای آنان به همراه داشته است. این گزارش نشان میدهد که در سال ۲۰۱۶، نسبت بدهی به درآمد خانوادههای مهاجر بطور کلی، آشکارا بالاتر از افراد متولد در کانادا بوده است.
تعداد اعضای خانوادههای مهاجر غالبا، اما نه همیشه، بیشتر است. این بدان خاطر است که در میان مهاجران، زندگی چند نسل در کنار یکدیگر، یا استفاده مشترک خواهران و برادران و اقوام نزدیک از یک مسکن واحد، مرسومتر است.
واحد تحلیل در گزارش مرکز آمار کانادا، خانواده اقتصادی است، که شامل گروهی متشکل از دو نفر یا بیشتر است، که در مسکن مشترکی زندگی میکنند و از طریق نسبت خونی، ازدواج رسمی ، ازدواج عرفی یا فرزندخواندگی با یکدیگر مرتبط هستند. یک خانواده اقتصادی ممکن است از بیش از یک خانوادهی آماری تشکیل شده باشد.
تفاوتهای مورد انتظار، از نظر اندازه و ساختار خانواده، بین خانوادههای متولد در کانادا و مهاجر، ممکن است بر بعضی از یافتههای این گزارش اثرگذار بوده باشد. برای مثال، چنانچه رشد ثروت به شکل سرانه مورد سنجش قرار گیرد، ممکن است ثروتی که خانوادههای مهاجر در خانههایشان اندوختهاند، کمتر از آنچه که واقعا میباشد، ارزشگذاری شود.
مسکن چیزی فراتر از یک نوع دارایی است. مالکیت خانه، ضمن تامین سرپناه، فرصتی نیز برای رشد ارزش خالص در طول زمان فراهم میآورد. دادههای آماری کانادا نشان میدهد که رشد قیمت خانه در طی دو دههی گذشته، به مهاجران کمک کرده است تا پلی بر شکاف ثروت بین خود و متولدان کانادا بزنند، در حالی که شکاف بین میانگین درآمد مهاجران و متولدان کانادا همچنان به قوت خود باقی بوده است.