این زوج جوان در دوران پاندمی هم بچهدار شدند، هم توانستند خانه بخرند
جف و بریانا که تصمیم داشتند در همان ماههای ابتدایی کرونا خانهشان را بفروشند و خانه جدیدی بخرند، آنها شنیده بودند که فروش خانه کاهش پیدا کرده، ولی با بررسی اپلیکیشن، متوجه کمبود عرضه در East York شدند. مردم خانههای خود را لیست نمیکردند چون در مورد شرایط بازار نگران بودند. پس، گزینههای زیادی موجود نبود، ولی گزینههای موجود هم زود به فروش میرسیدند
فهرست مطالب
- ماجرای آشنایی و ازدواج ما زوج جداییناپذیر
- به انتاریو برگشتیم چون میخواستیم بچهدار شویم
- ماجرای خرید خانه در سال ۲۰۱۶ و دردسرهایی که برای باردار شدن داشتیم
- پسرمان به دنیا آمد و انتاریو قرنطینه شد
- موضوعی که باعث شد به فکر خریدن خانهای بزرگتر بیافتیم
- اپلیکیشنی که با استفاده از آن توانستیم وضعیت بازار املاک را بررسی کنیم
- قیمتی که برای فروش خانه در نظر گرفتیم
- تمایل مردم برای بازدید حضوری خانه ما بسیار زیاد بود
- خانهمان را با قیمتی که مدنظر داشتیم، فروختیم
- نمیخواستیم تا چند ماه خانه جدیدی بخریم اما اتفاقی افتاد که تصمیممان عوض شد
- موقع بازدید دیدیم دقیقا همان خانهای است که لازم داریم
- با اضافه کردن ۱۰ هزار دلار به پیشنهاد، توانستیم خانه را بخریم
- فعلا در خانه والدینمان میمانیم تا خانه جدید را بازسازی کنیم
- امیدواریم که حداکثر تا کریسمس به خانه خودمان نقلمکان کنیم
جف و بریانا بعد از این که در سال ۲۰۱۶ در Walkerton ازدواج کردند، تصمیم گرفتند برای ادامه زندگی و همچنین، برای بچهدار شدن به انتاریو برگردند. بنابراین، در همان سال، خانهای دو خوابه در East York خریدند.
اما به آن زودیها که فکر میکردند برنامهریزی آنها برای بچهدار شدن جلو نرفت و بعد از چند سال امتحان کردن روشهای درمان ناباروری، بالاخره در سال ۲۰۱۹ بریانا توانست باردار شود. اما از شانس این زوج، به دنیا آمدن پسرشان مصادف شد با آمدن کرونا و رفتن مردم به قرنطینه خانگی.
البته، مزیتی که قرنطینه برای آنها داشت این بود که مشکلات خانهشان را بیشتر کشف کردند و به این نتیجه رسیدند که برای داشتن بچههای بیشتر، اول باید خانه بزرگتری داشته باشند. به این ترتیب، در بازار بلاتکلیف املاک در دوران کرونا دنبال خانهای بزرگتر گشتند و خوششانس بودند که توانستند خانه موردنظرشان را پیدا کنند.
شما میتوانید ماجراهای ازدواج، بچهدار شدن، فروختن خانه قبلی و خریدن خانه جدید را از زبان این زوج بخوانید که در نشریه زندگی در تورنتو منتشر شده است.
Jeff Cartwright که ۳۵ سال دارد، معاون رئیس در یک شرکت کاریابی و استخدام به نام S.I. Systems است. Brianna Cartwright نیز ۳۱ ساله است و بهعنوان تکنسین سونوگرافی در بیمارستان Sunnybrook کار میکند.
آنها پسر ۵ ماههای به نام Camden دارند و دارای یک سگ ۷ ساله از نژاد Yorkipoo هم هستند که نامش Paisley است.این زوج در سال ۲۰۱۶ خانهای ۱۶۰۰ فوت مربعی در East York با ۲ اتاق خواب و یک سرویس بهداشتی به مبلغ ۹۳۰ هزار دلار خریدند.
سپس در ۲۰ می سال ۲۰۲۰، آن ملک را به مبلغ ۱.۳ میلیون دلار فروختند. ۴ روز بعد هم خانهای ۳ هزار فوت مربعی با ۴ اتاق خواب و ۴ سرویس بهداشتی را در East York به مبلغ یک میلیون و ۳۸۵ هزار دلار خریدند.
در ادامه این مطلب، میتوانید ماجراهای خرید و فروش خانهها را از زبان این زوج بخوانید.
ماجرای آشنایی و ازدواج ما زوج جداییناپذیر
بریانا: من و جف هر دو اهل انتاریو هستیم. من از شهری به نام Walkerton درBruce County هستم و او در Markham بزرگ شده، ولی هر دوی ما بعد از دانشگاه به کلگری نقلمکان کردیم تا زندگی متفاوتی را تجربه کنیم.
من تازه از دانشگاه McMaster فارغالتحصیل شده بودم و بهعنوان تکنسین سونوگرافی کار میکردم. جف در رشته مهندسی صدا تحصیل میکرد ولی در نهایت در زمینه منابع انسانی مشغول به کار شد. ما در سال ۲۰۱۳ با هم آشنا شدیم، سگ خریدیم و از آن زمان تا به حال، جداییناپذیر هستیم.
به انتاریو برگشتیم چون میخواستیم بچهدار شویم
جف: ما در سال ۲۰۱۶ در حیاط خانه والدینم در Walkerton با حضور ۱۳۰ مهمان عروسی کردیم. روز زیبایی بود. ما در آن مرحله، بیشتر اوقات در غرب زندگی میکردیم و میخواستیم به انتاریو برگردیم تا بچهدار شویم. به همین دلیل، برای نقلمکان برنامهریزی کردیم.
خوشبختانه من این فرصت را داشتم که برای شرکت استخدام کنترل بخش شرقی کانادا را در اختیار بگیرم (I was given the opportunity to take over eastern Canada for my recruiting company) و آنها به من پاداش برای انتقالی هم دادند. بریانا هم شغلی در بیمارستان Sunnybrook پیدا کرد.
ماجرای خرید خانه در سال ۲۰۱۶ و دردسرهایی که برای باردار شدن داشتیم
بریانا: در اکتبر سال ۲۰۱۶، ما در East York خانهای ۲ خوابه با یک سرویس بهداشتی و به مبلغ ۹۳۰ هزار دلار خریدیم. این خانه، اوایل دهه ۱۹۰۰ ساخته شده بود و ۲ اتاق خواب بزرگ و یک حیاط دوستداشتنی داشت.
کمی بازسازی برای زیباتر کردن خانه انجام دادیم. کف را تعمیر کردیم، دیوارها را مرمت کردیم و آشپزخانه را تغییر دکور دادیم. این تعمیرات حدود ۱۵ هزار دلار خرج روی دست ما گذاشت.
بعد از آن تصمیم به بارداری گرفتم، ولی بارداری من آنقدرها که فکر میکردیم راحت اتفاق نیفتاد. چند روش درمان ناباروری را امتحان کردیم و در نهایت در سال ۲۰۱۹ روش IVF جواب داد. خیلی زود تماسی تلفنی دریافت کردیم که خبر از بچهدار شدن را به ما دادند.
پسرمان به دنیا آمد و انتاریو قرنطینه شد
جف: پسرمان Camden در ماه فوریه به دنیا آمد و بعد از آن، انتاریو قرنطینه شد و شرکت هم تصمیم گرفت که همه نیروها از خانه کار کنند.
موضوعی که باعث شد به فکر خریدن خانهای بزرگتر بیافتیم
بریانا: در زمان قرنطینه، فهمیدیم که خانهمان چه نقاط ضعف و مشکلاتی دارد. اگر میخواستیم در آینده بچههای بیشتری داشته باشیم، به فضای بزرگتری نیاز داشتیم. از طرف دیگر، اینکه چهار، پنج نفر از ۲ اتاق و یک حمام استفاده کنند، ایده جالبی نبود.
اپلیکیشنی که با استفاده از آن توانستیم وضعیت بازار املاک را بررسی کنیم
جف: در ماه اپریل، خواهرم اپلیکیشن House Sigma را نشانم داد. این اپلیکیشن در حوزه املاک و مستغلات فعالیت دارد و بررسی ترند بازار را راحت کرده است. ما شنیده بودیم که فروش خانه کاهش پیدا کرده، ولی وقتی اپلیکیشن را بررسی کردم متوجه کمبود عرضه در East York شدم.
مردم خانههای خود را لیست نمیکردند چون در مورد شرایط بازار نگران بودند. به همین خاطر، گزینههای زیادی موجود نبود، ولی میدیدم که گزینههای موجود در بازار زود به فروش میرسند. تقاضا وجود داشت و با وجود نوزادمان فکر میکردیم که بهتر است قبل از بزرگ شدن او، خانهمان را بفروشیم.
قیمتی که برای فروش خانه در نظر گرفتیم
بریانا: برای تصمیمگیری در مورد قیمت لیستینگ، سایر موارد فروشی منطقه را مورد بررسی قرار دادیم. با بانک هم مشورت کردیم و در نهایت، قیمت ملک را ۱.۲۵ میلیون دلار ارزیابی نمودیم.
ما فکر کردیم که با مرمتهای انجام شده، بتوانیم قیمت خانه را تا ۱.۳ میلیون دلار افزایش دهیم. این قیمت نهایی ما بود و نمیتوانستیم به کمتر از آن فکر کنیم.
Jesse، دوست دبیرستان جف، مشاور املاک بود و وقتی جف به او آمارهای فروشهای اخیر را نشان داد، تصمیم گرفت که به ما کمک کند. در واقع، او راضی شد که با دریافت ۵ هزار دلار برای بازاریابی و معرفی، خانه را با قیمت موردنظر ما بفروشد.
تمایل مردم برای بازدید حضوری خانه ما بسیار زیاد بود
بریانا: در تاریخ ۲۰ می، خانه را با قیمت ۹۹۹ هزار دلار لیست کردیم. میزان تمایل مردم برای خرید، بسیار زیاد بود. ۵۸ نفر برای دیدن حضوری منزل درخواست کردند. ما فکر میکنیم این مقدار از اشتیاق برای خرید خانه، نتیجه تقاضاهای به تعویق افتاده، قیمت پایین و بازاریابی Jesse بود.
Jesse در عرض یک هفته برای بازدید خانه توسط خریداران احتمالی برنامهریزی کرد. همچنین، از همه خواستیم برگه اعراض از حق را امضا کنند، مبنی بر اینکه با ویروس در تماس نبودند.
آن یک هفته به خانه والدین جف رفتیم. هم به دلیل مسایل بهداشتی و هم برای اینکه هر بار که کسی برای بازدید میآید، دردسر جمع کردن اسباببازی را نداشته باشیم.
خانهمان را با قیمتی که مدنظر داشتیم، فروختیم
جف: هفته بعد، زمان ارایه پیشنهادات فرا رسید. ما یک پیشنهاد داشتیم که قیمت آنها بین ۱.۱ میلیون دلار تا ۱.۲۵ میلیون دلار بود. بعد از صحبت با Jesse، به ۵ خریدار برتر پیام دادیم و از آنها خواستیم تا دوباره پیشنهادی ارسال کنند. بالاترین پیشنهاد، ۵۰ هزار دلار دیگر افزایش پیدا کرد و به رقمی که ما در نظر داشتیم یعنی ۱.۳ میلیون دلار رسید.
نمیخواستیم تا چند ماه خانه جدیدی بخریم اما اتفاقی افتاد که تصمیممان عوض شد
بریانا: بعد از فروش خانه، تصمیم ما این بود که برای چند ماه خانه جدیدی نخریم. چون مجبور نبودیم به محل کار برویم، میتوانستیم در خانه والدین جف بمانیم و در پاییز دنبال خانه بگردیم، مثلا زمانی که بازار کمی افت کرده باشد، تا اینکه جف یک جای جدید در House Sigma پیدا کرد.
جف: بریانا این خانه ۴ خوابه با ۴ سرویس بهداشتی را چند هفته پیش آنلاین دیده بود. این خانه فقط ۱۰ دقیقه پیاده تا خانه قبلی ما فاصله داشت و دارای یک حیاط بزرگ مشرف به Taylor Creek Ravine بود اما به دلایلی هنوز فروش نرفته بود.
این خانه با قیمت یک میلیون و ۴۸۹ هزار دلار لیست شده بود که بیشتر از آن چیزی بود که ما میخواستیم پرداخت کنیم، ولی تصمیم گرفتیم بررسیهای لازم را انجام دهیم. برای همین، دستکش و ضدعفونیکننده را برداشتیم و برای دیدن خانه راه افتادیم. روز ۳۰ می بود یعنی فقط ۴ روز از فروش خانه قبلی گذشته بود.
موقع بازدید دیدیم دقیقا همان خانهای است که لازم داریم
بریانا: به محض اینکه به در ورودی خانه رسیدیم به یکدیگر نگاهی کردیم تا بگوییم چقدر بزرگ است. این خانه ۳ هزار فوت مربع بود یعنی تقریبا ۲ برابر خانه قبلی. من همان ابتدا به این فکر میکردم که دیوارهای طبقه اصلی را برداریم تا فضایی اپن ایجاد کنیم.
این خانه یک حیاط بزرگ داشت و دارای ۴ اتاق خواب، گاراژی با ظرفیت یک ماشین و پارکینگ درایووی برای ۴ ماشین بود. به نظر میرسید دقیقا همان خانهای است که لازم داشتیم.
با اضافه کردن ۱۰ هزار دلار به پیشنهاد، توانستیم خانه را بخریم
جف: وقتی در طبقه پایین بودیم، کامپیوتری آنجا قرار داشت و یک فایل اکسل روی آن باز بود. در این فایل، تاریخ یک جون بهعنوان تاریخ اسبابکشی مشخص شده بود.
تصور کردیم که مالکان خانه تا آن زمان میخواهند آنجا را خالی کنند. در نتیجه، فهمیدیم که با یک فروشنده مشتاق برای فروش سروکار داریم. بنابراین، پیشنهاد یک میلیون و ۳۷۵ هزار دلاری با ۶۰ روز تاریخ اتمام ارائه دادیم. چون متوجه شدیم که تاریخ اتمام (closing date) سریعتر برای آنها کلیدی است.
بریانا: آنها پیشنهاد ما را رد کردند و از ما خواستند تا با پیشنهاد بهتری برگردیم. جف میخواست مبلغ پیشنهاد را به ۱.۴ میلیون دلار برساند ولی Jesse ما را متقاعد کرد که ۱۰ هزار دلار به پیشنهادمان اضافه کنیم و تاریخ closing سی روزه در نظر بگیریم. این کاری بود که کردیم. Jesse ده دقیقه بعد تماس گرفت و به ما خبر خوبی داد: «بچهها همین الان یک خانه جدید خریدید».
فعلا در خانه والدینمان میمانیم تا خانه جدید را بازسازی کنیم
جف: به خاطر تاریخ closing کوتاه، برای اینکه خانه جدید را قبل از تاریخ اتمام معامله خانه قبلی بخریم، باید کمک مالی کوتاهمدت دریافت میکردیم. تصمیم گرفتیم بخشی از این پول را با انجام دادن اسبابکشی جبران کنیم و خودمان بدون کمک شرکتهای اسبابکشی، وسایلمان را منتقل کنیم. بعد از اینکه قراردادمان در ۲۹ جولای قطعی شد، در نظر داریم با والدینم زندگی کنیم تا طبقه اصلی خانه جدید را کاملا بازسازی کنیم. این کار، حدودا ۳۰۰ هزار دلار خرج دارد.
بریانا: وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم که در ۵ سال اخیر واقعا خوششانس بودیم، بهخصوص در مورد اتفاقاتی که اکنون در حال رخ دادن است. اقدام کردن در بازار فعلی مسکن تورنتو کار سختی است. جف همیشه پیگیر شرایط جدید است و ما تصمیمهای خوبی برای استفاده از فرصتهایمان گرفتیم.
امیدواریم که حداکثر تا کریسمس به خانه خودمان نقلمکان کنیم
جف: هنوز امیدواریم که بتوانیم در پاییز یا حداکثر تا کریسمس به خانه خودمان نقلمکان کنیم. سال ۲۰۲۰ با وجود تولد Camden، سر و کله زدن با ویروس، فروش خانه و خرید یک خانه جدید، سال مهمی برای ما بود و ما بدون تردید قصد داریم فرزندان بیشتری داشته باشیم.
[elfsight_pdf_embed id=”225″]
[elfsight_pdf_embed id=”229″]
یک دیدگاه