آقای خلبان و خانم مهماندار هواپیما، از خانههایشان دل کندهاند و در این وَن زندگی میکنند
شاید زندگی کردن در یک وَن سخت به نظر برسد اما هایلی و برایان با ترک کردن کاندوهایشان این کار را انجام دادند و الان هم بسیار راضی هستند. تغییر شیوه زندگی به سکونت در وَن برای این زوج بسیار آسان بود، چون آنها بهعنوان خدمه پرواز، به زندگی با چمدان عادت کردهاند. البته، این کار چالشهای خاص خود را هم داشت که آنها به مرور این چالشها را پشت سر گذاشتند
فهرست مطالب
- داستان آشنایی من و برایان در یک شرکت هواپیمایی
- وقتی برایان با خرید یک وَن مرا سورپرایز کرد
- جاهایی که برای سفر با وَن مدنظر داشتیم
- کاندویم را به مادرم و همسرش تحویل دادم و یک اتاق اجاره کردم
- سفرهای کوتاهی که در تابستان با وَن داشتیم
- مشکلاتی که برای حمام کردن و دوش گرفتن در وَن داریم
- ون را برای دمای منفی ۳۰ درجه مقاوم کردهایم
- دوست ندارم دیگر در آپارتمان زندگی کنم
- تصمیمی که برای اتاق اجارهای خود گرفتهام
- نقشههایی که برای مسافرت با وَن و تفریحات خود کشیدهایم
اگر اهل طبیعتگردی و زدن به دل کوه و دشت باشید، حتما برایتان زیاد پیش آمده که با دیدن عکسهای طبیعتگردهایی که در وَن زندگی میکنند و به سفرهای دور و دراز میروند، آهی از ته دل بکشید و دلتان بخواهد جای آنها باشید.
هایلی نیز چنین احساسی داشت و زندگی کردن در وَن و سفر رفتن، برایش هیجانانگیز بود. این مهماندار هواپیما این شانس را داشت که پارتنرش، برایان با خرید یک وَن سورپرایزش کند.
برایان که به شغل خلبانی مشغول است، در اوقات فراغت خود حسابی روی تجهیز کردن این وَن کار کرد و پس از تجهیز شدن ون، آنها توانستند مسافرتهای خود را آغاز کنند.
البته، به دلیل محدودیتهای ناشی از پاندمی کرونا و بسته بودن مرزها مجبور بودند فعلا به مسافرتهای کوتاه قانع باشند.
در مطلب پیش رو که در تورنتو لایف منتشر شده، میتوانید داستان آشنایی و همراهی این زوج، خرید وَن و مسافرتهای آنها را از زبان هایلی بخوانید.
Hayley Mauritis، مهماندار ۳۱ ساله هواپیما و Brian Stokes، خلبان ۴۷ ساله، زوجی هستند که در دوران کرونا زندگی در یک وَن فورد ترانزیت مدل ۲۰۱۹ را به زندگی در آپارتمانهای خود ترجیح دادند. آنها مجموعا ۱۵۳ هزار دلار در سال درآمد دارند.
هزینههای ماهانه آنها به شرح زیر است: ۲۰۰ تا ۷۰۰ دلار برای بنزین، ۱۹۵۰ دلار برای کاندوی هایلی، ۱۰۰ دلار برای بیمه، ۱۲۰ دلار برای اینترنت و ۹۰ دلار برای تلفنها.
آنها مبلغ ۴۰ هزار دلار بهعلاوه ۶۰ هزار دلار برای بازسازی وَن و مواردی مانند انرژی خورشیدی، باتریهای لیتیومی، سیستم برق، کابینت، قاببندی، یخچال، بخاری، توالت کودساز، سیستمهای مکانیکی، سیستم آب، مخزن آب ۳۹ گالنی، تختخواب، فیلترهای آب و عایقبندی هزینه کردند.
در ادامه، هایلی در رابطه با آشنایی با برایان و تصمیمشان برای ساختن وَن توضیحاتی داده است.
داستان آشنایی من و برایان در یک شرکت هواپیمایی
من و برایان در فوریه ۲۰۱۶ در استراحتگاهی در Cancun با یکدیگر آشنا شدیم. هر دوی ما در یک شرکت هواپیمایی کار میکردیم، اما کادر پروازیمان متفاوت بود و بهصورت اتفاقی در همان استراحتگاه اقامت داشتیم.
یک ماه بعد با هم در یک مسیر هوایی به Cuba، Edmonton و Costa Rica پرواز کردیم و بهمعنای واقعی یکدیگر را شناختیم. به مدت چندین ماه در زمان استراحت وقتی به هم میرسیدیم، با هم خوشوبش میکردیم.
پس از آن، با هم در ارتباط بودیم، اما فکر نمیکردم به اتفاق خاصی منجر شود زیرا من در تورنتو زندگی میکردم و برایان ساکن ادمونتون بود. در سال ۲۰۱۷، برایان به تورنتو نقلمکان کرد و ما قرارهای ملاقات بیشتری میگذاشتیم.
من همیشه در مورد زندگی در وَن کنجکاو بودم. بنابراین، پستهای اینستاگرامی کسانی که در وَن زندگی میکردند و مطالب اینچنینی را برای برایان میفرستادم و جملاتی از این دست میگفتم:
«میتوانستیم همین حالا در Banff یا آمریکای جنوبی باشیم و هر کاری که دلمان میخواست، انجام دهیم».
وقتی برایان با خرید یک وَن مرا سورپرایز کرد
در دسامبر ۲۰۱۹، برایان به شکل غیرمنتظرهای یک وَن خرید و مرا سورپرایز کرد.
او تقریبا بلافاصله، یعنی وقتی فقط یک تخت و بخاری در وَن وجود داشت، ساکن آن شد. خوشبختانه، ما بسیاری از موارد موردنیاز در ون، مانند قطعات خورشیدی و سیستمهای الکتریکی را درست قبل از کرونا سفارش داده بودیم و برایان، آشپزخانه، کمد و سیستم آب وَن را ساخت.
برایان در روزهای اوایل بهار، وَن را در پارکینگ خانه یکی از دوستانش پارک کرده بود و در اوقات فراغت خود روی آن کار میکرد.
جاهایی که برای سفر با وَن مدنظر داشتیم
ما با هم صحبت کرده بودیم که بهعنوان اولین سفر طولانی خود در اواخر سال ۲۰۲۰ به Calgary یا Banff برویم تا بتوانیم اسنوبرد کنیم، اما بعدا تصمیم گرفتیم که زمستان را در Revelstoke در بریتیش کلمبیا (B.C.) سپری کنیم.
سپس، میخواستیم به سواحل شرقی کانادا برویم و از Vermont و New Hampshire بگذریم.
هدفمان این بود که شغل خود را داشته باشیم، اما در وَن زندگی کنیم و در روزهای تعطیل به سفر برویم.
کاندویم را به مادرم و همسرش تحویل دادم و یک اتاق اجاره کردم
من در High Park یک کاندو اجاره کرده بودم، اما با پاندمی کرونا، شهر تعطیل شد و بهطور موقت بیکار شدم.
خوشبختانه مادرم و همسرش به دنبال محل اقامتی در تورنتو بودند.
آنها کاندوی مرا تحویل گرفتند و من برای اینکه کمی پسانداز کنم، اتاقی که دوستم اجاره کرده بود را از او اجاره کردم.
سفرهای کوتاهی که در تابستان با وَن داشتیم
در تابستان، طول هفته را با برایان در وَن میگذراندم اما آخر هفتهها به اتاق اجارهای خود برمیگشتم تا برایان فرصت داشته باشد ساخت وَن را تمام کند.
به دلیل محدودیتهای کرونا و بسته شدن مرزها قادر به انجام سفرهای طولانی و دور نبودیم. بهعلاوه من در تابستان یک کار موقت پیدا کردم. اما سفرهای کوتاهی به Temiskaming، North Bay و Niagara داشتیم.
تغییر شیوه زندگی به سکونت در وَن برای ما بسیار آسان بود، زیرا ما بهعنوان خدمه پرواز به زندگی با چمدان عادت کردهایم. البته، بدین معنی نیست که این کار چالشهای خاص خود را نداشته باشد.
مشکلاتی که برای حمام کردن و دوش گرفتن در وَن داریم
وقتی هوا گرم است، یک دوش در فضای باز داریم که میتوانیم از آن استفاده کنیم، اما شیر آب گرم نداریم.
بنابراین، در ابتدا موهایم را با آب یخزده سینک ظرفشویی میشستم، اما الان یاد گرفتهایم که آب را روی اجاق گاز، گرم کرده و آن را بهآرامی روی خود بریزیم.
حالا، شستن مو یک کار دونفره است. احتمالا بالاخره یک آبگرمکن در اینجا نصب میکنیم.
فعلا از خانه دوستانمان آب میگیریم. زیر تختمان هم یک مخزن آب ۳۹ گالنی داریم و فقط گاهی اوقات آن را با یک شلنگ پر میکنیم.
در حال حاضر، در آپارتمان من دوش میگیریم، اما وقتی مجددا بهعنوان خدمه پرواز کار کنیم، هفتهای ۲ تا ۳ روز در هتلها خواهیم بود. بنابراین، دوش گرفتن چندان مشکل نخواهد بود.
ون را برای دمای منفی ۳۰ درجه مقاوم کردهایم
برای زمستان نگران زندگی در وَن نیستیم، زیرا آن را برای دمای منفی 30 درجه مقاوم کردهایم.
بخاری ما واقعا قوی است و یک پتوی گرم هم داریم. روی سقف، یک عایق یک و نیم اینچی داریم و در تمام سقفها و دیوارها Thinsulate به کار رفته که مادهای واقعا گرم است و به اندازه عایقهای معمولی، فضا را اشغال نمیکند.
دوست ندارم دیگر در آپارتمان زندگی کنم
دیگر علاقهای به زندگی در آپارتمان ندارم و اواخر ماه گذشته، اتاق اجارهای خود را تحویل دادم. من این ایده را دوست دارم که زندگی جمعوجوری با وسایل کمتری داشته باشم و با همان چیزهایی که دارم، سر کنم.
مادر من و همسرش به زودی کاندوی مرا تخلیه میکنند. آنها معمولا زمستانها در اوایل ماه نوامبر به Florida میروند.
امسال مرزهای زمینی بسته است، اما کاناداییها میتوانند به آنجا پرواز کنند. بنابراین، آنها اواخر این ماه به فلوریدا پرواز خواهند کرد.
وقتی آنها بروند، من از آپارتمان برای لباسشویی، دوش و فروش مبلمان خود استفاده میکنم، اما در حال حاضر واقعا نمیتوانم این کار را انجام دهم.
تصمیمی که برای اتاق اجارهای خود گرفتهام
در اوایل ماه نوامبر از کار موقتم بیرون آمدم. من ۵۰ درصد از دستمزد قبلی خود را از یک طرح یارانه دولتی برای کارکنان شرکتهای هواپیمایی دریافت میکنم، اما این مبلغ، هزینه اجاره خانهام را پوشش نمیدهد.
اجارهنامهام تا ماه مارچ معتبر است. بنابراین، تصمیم دارم یا آن را اجاره دهم یا کلا تحویل بدهم. در هر صورت، ما زمستان امسال در نزدیکی تورنتو میمانیم و میخواهیم ببینیم با تغییر شرایط چه اتفاقی میافتد.
نقشههایی که برای مسافرت با وَن و تفریحات خود کشیدهایم
در حال حاضر، میخواهیم امسال زمستان اسنوبورد کنیم و در فصول گرمتر سال در همین نزدیکی پیادهروی داشته باشیم. چند ماه آینده را بین تورنتو و Mont Tremblant و هر بار حدود ۴ تا ۵ روز در رفتوآمد خواهیم بود.
هر وقت چیز جدیدی به وَن اضافه میکنیم، مانند کاشیهای سقف، درب یا نورپردازی جدید برای کابینت، بیشتر حس خانه را القا میکند و من دوباره بسیار گیج و هیجانزده میشوم.
نمیدانیم قرار است چه مدت در اینجا زندگی کنیم. امیدوارم حداقل چند سالی باشد، چون پول زیادی را صرف آن کردهایم.
ما میخواهیم بهاندازه کافی پسانداز کنیم تا وَن بتواند هزینه خودش را بپردازد. البته، عجلهای نداریم و میتوانیم دهها سال در اینجا بمانیم. مکانهای زیادی برای رفتن وجود دارد.