آیا واقعا این سیاستهای مهاجرتی به نفع کاناداست؟ نگاه انتقادی و مخالف یک استاد دانشگاه
فهرست مطالب
نظرسنجیها میگویند: «کاناداییها موافق مهاجرت انبوهند.» اما آیا این همه واقعیت است؟ آنهایی که با این سیاستها مخالفند، چه استدلالهایی دارند؟ آنها چرا میگویند ورود سالانه دهها هزار نفر به کانادا، به ضرر کشور است؟
این مطلب، بر خلاف مطالب صفحه مهاجرت در «آتش» که از سیاستهای مهاجرتی دفاع میکند، یادداشت یک استاد دانشگاه و سیاستمدار کانادایی است که هر چند خودش یک مهاجر است اما به سیاستهای «مهاجرت انبوه» دولت کانادا نقدهایی جدی دارد.
هرب گروبل در یادداشت خود در روزنامه ونکوور سان مینویسد که چرا از نظر او، لیبرالها و برنامه مهاجرتی آنها، بیش از اینکه به نفع کانادا باشد، به نفع حزبی است که برای آن فعالیت میکنند. او در این مطلب، هم مردم کانادا و هم سیاستهای مهاجرتی را به باد انتقاد میگیرد.
دانلود شماره ۷۰ هفتهنامه چاپی آتش
هرب گروبل – برخی از اعضای برجستهی کابینهی استیون هارپر، نخستوزیر سابق کانادا به من گفته بودند سیاستهای مهاجرتی دولت آنها «کاملاً در جهت منافع حزب» بوده است؛ این یعنی تصمیمات آنها در جهت منافع عمومی نبوده است. از سویی دیگر باید گفت سیاستهای لیبرالها مبنی بر افزایش پذیرش مهاجران، میتواند کاملاً در جهت منافع حزب لیبرال صورت گرفته باشد.
حال باید پرسید سیاستمداران چگونه میتوانند، بدون آنکه بازخواست شوند، سیاستهایی در حوزهی مهاجرت اتخاذ کنند که نه به سود مردم بلکه در جهت منافع خودشان باشد.
لیبرالها پاسخ این پرسش را به ما نشان دادند: کمیتهای تخصصی با یک اسم شیک، مثل «انجمن مشورتی رشد اقتصادی» تعیین کنید و اعضای آن را از میان کسانی برگزینید که میدانید طرفدار افزایش تعداد مهاجران هستند. پیشنهادهای انجمن را به اطلاع عموم برسانید و منتظر بمانید تا برخی از لیبرالها از آن دفاع کنند.
بعد از این کار میتوانید به وزیر مهاجرت بگویید موضعی ملایمتر و معقولانهتر بگیرد و اعلام کند که به جای عمل به پیشنهاد افزایش ۷۳ درصدی این انجمن و رساندن تعداد مهاجران به ۴۵۰,۰۰۰ نفر، دولت تنها ۴ / ۱۵ درصد افزایش صورت خواهد داد و تعداد پذیرش مهاجران را از ۲۶۰,۰۰۰ نفر به ۳۰۰,۰۰۰ نفر خواهد رساند.
منافع مهاجرت انبوه برای احزاب سیاسی
مهاجرت انبوه، حمایت مالی و انتخاباتی کارفرمایان را به دنبال خواهد داشت. آنها قادر خواهند بود نیروی کار متخصص و غیرمتخصص مورد نیاز خود را با قیمتهایی پایینتر از نیروی کار کانادایی به کار گیرند. صاحبان املاک و مستغلات، پیمانکاران و بنگاهداران، کارگران ساختمانی و کارگزاران املاک نیز از این سیاستها حمایت انتخاباتی میکنند. همه آنها از گرم شدن بازار کار خود توسط مهاجران سودمند میبرند.
احزاب با این کار، حمایت کامیونیتیهای مهاجران را نیز به دست میآورند؛ کامیونیتیهایی که انتظار دارند نفوذ سیاسی و اقتصادی بیشتری به دست آورند. اعضای این کامیونیتیها از پیوستن دیگر اعضای خانواده و همچنین گسترش بازار برای کالاها و رسانههای قومیشان استقبال میکنند و از آن سود میبرند. «صنعت مهاجرت» نیز که بیزینس بزرگی به شمار میرود، از این موضوع حمایت میکند و مددکاران اجتماعی، وکلا و معلمان زبانی که از دولت حقوق میگیرند هم بخشی از آن هستند.
قدرت مدافعان مهاجرت انبوه زیاد است
گروههایی که از مهاجرت انبوه منتفع میشوند به شکل مؤثری با دولت به گفتگو و چانهزنی میپردازند؛ در حالی که عموم مردم سازماندهی خاصی ندارد و از چنین قابلیتی برخوردار نیستند. بالعکس، این دولت است که با جریان مستمر تبلیغات خود دربارهی مزایای اقتصادی و اجتماعی مهاجرت انبوه، سعی در اقناع مردم دارد و از انتشار گزارشهای مبتنی بر حقایق دربارهی اثرات منفی این موضوع جلوگیری میکند.
دولت، آدرس غلط میدهد
دولت همچنین اطلاعات گمراهکنندهای را دربارهی حدود ۱۷۲,۵۰۰ «مهاجر اقتصادی» که در ۲۰۱۷ به خاطر موفقیت اقتصادی احتمالیشان برگزیده میشوند، منتشر میسازد. در حقیقت، با فرض آنکه هر خانواده به طور متوسط از چهار نفر تشکیل شده باشد، تنها ۴۳,۱۲۵ نفر از آنها مهاجران اقتصادی واقعی هستند و بقیه همسران و فرزندان آنها خواهند بود. والدین و پدربزرگها و مادربزرگهای بسیاری از این افراد بعدها به آنها خواهند پیوست، که تعدادشان در ۲۰۱۷ به ۲۰,۰۰۰ نفر خواهد رسید و مشارکت اقتصادی ناچیزی خواهند داشت.
تجربه واقعی برای موافقان مهاجرت انبوه
موفقیت این تلاشها برای جلوگیری از انتشار حقایق، در یکی از مناظرات اخیر در دانشگاه تورنتو به خوبی آشکار شد، که در آن موافقان و مخالفان ورود انبوه مهاجران با یکدیگر به بحث و گفتگو پرداختند.
در نظرسنجی پیش از آغاز مناظره، ۷۵ درصد از حاضران، خواستار ورود بیشتر مهاجران بودند. پس از پایان مناظره و ارائهی حقایق از سوی گروه مخالف، تنها ۵۵ درصد از حاضران هنوز بر سر عقیدهی خود باقی مانده بودند و میتوان پیشبینی کرد که زمانی که حاضران به تدریج این حقایق را بهتر هضم کنند، به احتمال زیاد تعداد موافقان حتی از این هم کمتر خواهد شد.
جنبههای منفی مهاجرت انبوه
اطلاعات مربوط به جنبههای منفی مهاجرت انبوه، از دسترس عموم پنهان نگاه داشته شده است. به عنوان مثال، مهاجران اخیر، حتی پس از سالها سکونت در کانادا، درآمدهای پایینتری دارند و مالیاتهای کمتری میپردازند، در حالی که به اندازهی شهروندان کانادایی از دولت خدمات دریافت میکنند. در نتیجه، مهاجران سالانه ۳۰ میلیارد دلار هزینه بر روی دوش مالیاتدهندگان میگذارند، که با رسیدن مهاجران جدید این رقم افزایش نیز خواهد یافت. برای داشتن چشماندازی بهتر در خصوص این موضوع، برای مثال بحثها و گفتگوهای دنبالهداری را در این مورد مد نظر داشته باشید که آیا امکان تأمین ۳۰ میلیارد دلار ظرف ۳۰ سال آینده برای نوسازی ناوگان دریایی کانادا وجود دارد یا خیر.
کاناداییها از اثرات منفی مهاجرت بر قیمت مسکن، سطح تراکم جمعیت، آلودگی هوا و ازدحام در مدارس، دانشگاهها و بیمارستانها رنج میبرند؛ به ویژه در مورد بیمارستانها، بسیاری از والدین و پدربزرگها و مادربزرگهای مهاجران به سالهای پایانی عمر خود نزدیک میشوند و همین امر بر لیستهای انتظار طولانی مدت کاناداییها برای برخورداری از خدمات درمانی میافزاید.
هر چند مهاجران، با پرداختهای خود، درآمد صندوق بازنشستگی کانادا Canada Pension Plan را افزایش میدهند، اما این تنها برای مدت کوتاهی است، چرا که آنها نمودار سنی مشابهی با کاناداییها دارند و به تدریج با افزایش سن، حق بیمه پرداخت نخواهند کرد و نوبت دریافت مزایای آنها فرا میرسد.
مهاجران میزان کلی درآمد ملی را افزایش میدهند، اما این به معنای افزایش درآمد کاناداییها نیست، چرا که میزان مشارکت اقتصادی آنها با حجم دریافتیشان برابر است. مزیتهای آنچه «فرصتهای تجاری» و «افزایش تولید» نامیده میشود بسیار اندک است. کارخانهها و همچنین فعالان بخش معدن، همین حالا هم به لطف تجارت جهانی و هزینههای پایین حمل و نقل به بازارهای جهانی دسترسی دارند.
با وجود اینکه مهاجران، تنوع فرهنگی کانادا را بالا میبرند، اما سودمندیهای این تنوع، به تدریج در حال کاهش است و در مقابل، گسترش قلمروهای قومی، آشکارا یکپارچگی و امنیت ملی را تهدید میکند. اینها و حقایق دیگر دربارهی اثرات زیانبار مهاجرت انبوه بر رفاه کاناداییها را میتوان به آسانی توسط آمارهای دولتی و تحقیقات دانشگاهی به اثبات رساند. متأسفانه دولتها و طرفهای ذینفع در مهاجرت انبوه، از رسیدن این حقایق به دست عموم مردم جلوگیری کردهاند و به احزاب سیاسی اجازه دادهاند که از سیاستهای مهاجرت انبوه در جهت منافع شخصی خود بهره بگیرند.
انتخاب ترامپ؛ بالاخره اعتراض مردم
با وجود این، انتخاب پرزیدنت دونالد ترامپ نشان میدهد که این سیاستها حد و حدودی دارد. سرانجام، کارگران و مالیاتدهندگان زیاندیده، به سیاستمدارانی رأی خواهند داد که متعهد شوند منافع آنها را بر منافع احزاب، کارفرمایان و سایر گروهها ارجحیت دهند. رأیدهندگان در بسیاری از کشورهای اروپایی پیشاپیش چنین راهی را برگزیدهاند. آیا اعلام افزایش تعداد مهاجران توسط مککالوم میتواند نتیجهی مشابهی در کانادا داشته باشد؟
دربارهی نویسنده:
هربرت گرابل ۸۳ ساله، استاد اقتصاد در دانشگاه سیمون فریزر است. او از سال ۹۳ تا ۹۷ میلادی نماینده پارلمان کانادا بوده و ۲۷ کتاب و بیش از ۱۳۰ مقاله پژوهشی منتشر کرده است. یکی از نظریهها و پیشنهادهای اقتصادی تیمی که زیر نظر او کار میکند این است که آمریکا و کانادا از یک واحد پول مشترک به نام Amero استفاده کنند.