شش توصیه برای شما که میخواهید برای اولین بار ماشینتان را در کانادا بفروشید
فهرست مطالب
شماره ۱۲۵ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
جردن براون یک مشاور مالی اهل تورنتوست که وبلاگ پرطرفداری درباره مدیریت مالی و اقتصاد شخصی دارد. او در این مطلب خیلی ساده و کاربردی توضیح میدهد که چگونه باید ماشین خود را از طریق Kijiji بفروشید و بهترین راه برای اینکه متوجه شوید ماشینتان دقیقا چه قدر میارزد چیست.
جردن براون – شب سال نوی امسال بالاخره دلم را به دریا زدم و ماشین جدیدی خریدم. از مدتها قبل در فکر جایگزین کردن ماشین قبلیام بودم و حالا واقعا عاشق Subaru Crosstrek مدل سال ۲۰۱۴ شدهام. وقتی سوبارو را به خانه آوردم و جلوی در پارک کردم، موقتا به آدمی با دو ماشین تبدیل شدم. هنوز فولکسواگن سیتیگلف خودم را داشتم و حالا دیگر وقت آن بود که صاحب دیگری برایش پیدا کنم. فقط مشکل کوچکی در این میان بود و آن اینکه من هیچ تصوری از نحوهی ماشین فروختن نداشتم.
در اینجا میخواهم به شما بگویم که به عنوان یک تازهکار، چگونه میتوانید ماشین خودتان را بفروشید.
گام اول: دربارهی چگونگی فروش ماشین تحقیق کنید
اولین کاری که من کردم تحقیق بود. گام اول آن بود که بدانم ماشین گلف من چقدر میارزد. سراغ چند وبسایت از جمله Autotrader.ca و kijiji رفتم و به طور ویژه دنبال فولکسواگن سیتیگلفهایی گشتم که حدودا هم سن و سال ماشین خودم باشند و کیلومتر کارکردشان هم به همان اندازه باشد. حدود یک ماه طول کشید تا به اندازهی کافی ماشینهای مشابه ببینم و به این نتیجه برسم که ماشینم حدود ۴,۰۰۰ دلار میارزد. همچنین در مورد بهترین شیوههای نوشتن آگهی و نحوهی عکسبرداری مناسب از ماشین برای فروش هم جستجو کردم. این مطلب بدون اجازه از سایت آتش برداشته شده است.
گام دوم: مشکلات ماشین را رفع کنید
گلف من مدل سال ۲۰۰۷ بود و بعد از ۱۰ سال کار در جاده و خیابان مسلما از شرایط ایدهآل خود فاصله داشت. میدانستم به زحمتش میارزد که تعمیرات کوچکی روی آن انجام بدهم و برای فروش آمادهاش کنم.
اولین کارم این بود که برای تمیز کردن حرفهای ماشین نوبت گرفتم. بستهی طلایی را انتخاب کردم که شامل تمیز کردن و شامپو زدن به صندلیها و واکس کردن بدنهی خارجی بود. حدود ۳۹۰ دلار خرج برداشت، اما واقعا لازم بود.
حالا وقت آگهی دادن برای فروش بود.
گام سوم: آگهی مناسب را ارسال کنید
در یک روز آفتابی در ماه ژانویه از ماشینم عکس گرفتم و دقت کردم که زاویههای گوناگونی را هم در داخل و هم بیرون ماشین انتخاب کنم. متن آگهی را طوری نوشتم که برای مردان جوان جذابیت داشته باشد، چون مخاطبان هدف من آنها بودند. همچنین دقت کردم که فهرستی از تعمیرات اخیر ماشین و همهی ویژگیهای آن مانند تهویهی مطبوع و مزیتهایش را فهرست کنم. به توصیهی یکی از دوستان اهل ماشین، آن را به قیمت ۴۰۰۰ دلار روی kijiji گذاشتم و برنامهام این شد که کمتر از این قیمت را هم قبول نکنم. سپس دکمهی publish را زدم و منتظر ماندم.
گام چهارم: بیمه را حداقلی کنید
فرایند تمیز کردن، تعمیرات، عکاسی و ارسال آگهی فروش ماشین حدود یک ماه طول کشید. از آنجا که قصد راندن ماشین را در آن بازهی زمانی نداشتیم، پوشش بیمهی آن را به حداقل کاهش دادم تا مقداری پول صرفهجویی کرده باشم.
گام پنجم: تعامل با متقاضیها و قرار گذاشتن برای دیدن ماشین
بلافاصله بعد از انتشار آگهی کسی تماس نگرفت. چند روزی طول کشید تا اینکه یک نفر پیام داد و درخواست کرد که با ماشین دوری بزند. من خیلی سریع و در اولین فرصت ممکن پاسخ او را دادم، چون احتمال میدادم که او چند آگهی دیگر را هم دیده باشد و بخواهد ماشینهای دیگری را هم امتحان کند. میخواستم اول از همه سراغ ماشین من بیاید.
گام ششم: معامله کردن
در روز مورد نظر، شوهرم ماشین را برد که در اطراف دوری با آن بزند و مطمئن شود که باتری شارژ دارد و ماشین از هر لحاظ سر حال است. چند هفتهای بود که ماشین جلوی در پارک شده بود و اصلا دلم نمیخواست وقتی مشتری پشت فرمان مینشیند باتری خالی باشد.
خریدار خیلی سریع نظرش جلب شد و به این نتیجه رسید که همین ماشین را میخواهد و این مایهی تعجبم شد. انتظار من این بود که چند روزی طول بکشد تا فکرهایش را بکند. این مطلب بدون اجازه از سایت آتش برداشته شده است.
پرسید ۴,۰۰۰ دلار شامل تایرهای تابستانی هم میشود و من هم پاسخ مثبت دادم و به این ترتیب توافق کردیم.
اینجا نیز من انتظار داشتم به بانک برود و با یک حوالهی بانکی برگردد، که البته شنبه بود و بانکها باز نبودند. ولی او در عوض یک کپه پول نقد بیرون آورد. به اینجا که رسیدیم به داخل خانه رفتیم و شروع کردیم به پر کردن فرمها و تکمیل اسناد مربوطه؛ ماشین نازنین من به همین سادگی فروش رفت.