ماجرای خانه خریدن زوجی که خانه قبلی خود را رها کردند
زندگی در خانهای که دوستش نداری، کار سادهای نیست ماریا و کای هم که در چنین وضعیتی بودند، تصمیم به تغییر گرفتند
فهرست مطالب
این که کسی از خانه خود دل خوشی نداشته باشد و دلش بخواهد زودتر از آنجا نقل مکان کند اصلا چیز عجیبی نیست و ممکن است برای خیلی از ما پیش آمده باشد. در چنین شرایطی، بعضیها تصمیم میگیرند با وضعیت موجود کنار بیایند و حتی با سختی و مشقت هم که شده آن را بپذیرند اما دسته دیگر که جسارت بیشتری دارند دنبال تغییر وضع موجود هستند. هرچند شاید این کار چندان راحت به نظر نرسد.
ماریا و کای هم از آن دسته افرادی بودند که به دلایل مختلف خانهشان را دوست نداشتند اما تصمیم به تغییر گرفتند و بعد از رفتن سراغ خانههای مختلف و خوردن به در بسته، حالا در خانهای زندگی میکنند که دوستش دارند.
میتوانید داستان خانه پیدا کردن آنها را در ادامه بخوانید.
ماریا ترین ۳۳ سال دارد و یک مددکار اجتماعی است. همسر او Quy Tran، نیز با ۳۳ سال سن، مشاور کسبوکار است. ماجرای ماریا و کای از این قرار است که آنها در دبیرستان با هم آشنا شدند. بعدها دوباره همدیگر را دیدند و در سال ۲۰۱۷ با هم ازدواج کردند.
رها کردن خانهای که دوست داشتنی نبود
در این زمان ماریا آپارتمان خود در مرکز شهر را رها کرد و به خانه شهری کای در مارکام نقل مکان کرد. او رفت و آمد به پارک Flemingdon یعنی محل کارش را دوست نداشت؛ چون طی این مسیر هر بار بیش از یک ساعت طول میکشید.
کای هم به دلایل دیگری از این خانه خسته شده بود. یکی از دلایل او این بود که راه فرعی و اختصاصی خانه خیلی کوچک بود و برای ماشین هر دوی آنها کافی نبود. از طرف دیگر، برای دو سگ آنها فضای سبز کافی وجود نداشت. همچنین، او از محدودیتهایی که مدیریت کاندو برای دکوراسیون بیرونی کاندوها در نظر گرفته بود، ناراضی بود.
آنها ملک را با قیمت ۵۹۹ هزار دلار لیست کردند و ۹۰۰ هزار دلار برای پیدا کردن خانهای 3 خوابه در نظر گرفتند.
گزینه اول برای خرید خانه و مشکلات آن
گزینه اولی که آنها برای خانه در نظر گرفتند، خانهای در Tower Drive در نزدیکی Lawrence and Warden بود. این خانه که با قیمت ۸۹۹ هزار دلار لیست شده بود با قیمت ۸۵۰ هزار دلار به فروش رسید.
این خانه آجری در مجموع برای آنها جذاب بود ولی حیاط پشتی آن بیشتر از هر چیز آنها را تحت تاثیر قرار داد. این خانه، پاسیوی سنگی، یک استخر بزرگ و حصارهایی برای حفظ حریم خصوصی داشت. فضای داخلی خانه به تازگی بازسازی شده بود و دارای نقشه اپن و مقدار زیادی نور طبیعی بود.
البته، خانه بدساخت به نظر میرسید؛ درهایی در خانه بود که به درستی باز و بسته نمیشد و به آنها اعلام شده بود که جکوزی به خاطر نشتی آب قابل استفاده نیست. بالاتر از همه اینها، این خانه گاراژ نداشت و فقط دارای یک کارپورت روباز بود. در نهایت آنها تصمیم گرفتند که پیشنهادی برای خرید این خانه ارائه نکنند.
مشکل کشت ماریجوانا در گزینه دوم!
گزینه دوم ماریا و کای، Dunsdale Square در نزدیکی Finch and Brimley بود. این خانه با قیمت ۹۰۸ هزار دلار لیست شده اما هنوز به فروش نرسیده است. این خانه ۳ خوابه سایداسپلیت هم از نظر فضای داخلی و هم از بیرون عالی به نظر میرسید.
این خانه انگار داخل فضای شهری نبود. فضای داخلی خانه با دیوارهای سفید و طرح طبقه باز، حال و هوایی شبیه به یک گالری داشت. ماریا و کای نیز نقشه بنا و حیاط پر از درختان بزرگ آن را دوست داشتند.
تنها نکته منفی این ملک این بود که صاحب قبلی از آن برای کشت ماریجوانا استفاده میکرد. با وجود اینکه هیچ نشانهای از آسیبهای ناشی از رشد کپک یا سایر انواع سوء استفاده از خانه وجود نداشت، این مورد باعث شد که ماریا و کای در خرید این خانه تعلل کنند. از همه مهمتر اینکه این خانه باز هم از محل کار ماریا بسیار دور بود. به همین دلیل، آنها جستوجوی خود را به طرف نواحی جنوبیتر گسترش دادند.
خرید یک خانه ییلاقی دوست داشتنی
آنها در نهایت خانهای در Sherwood Avenue در نزدیکی Lawrence and Warden خریدند. آنها برای این خانه که با قیمت ۸۴۹ هزار لیست شده بود، ۸۷۰ هزار دلار پرداختند.
ماریا و کای عاشق این خانه ییلاقی شدند که جاده فرعی اختصاصی وسیع، پنجرههای بزرگ و دو درخت همیشهسبز در چمن جلوی خانه داشت. فضای داخلی خانه دارای کفپوشهای چوب جنگلی خاکستری بود و یک محوطه اپن به عنوان نشمین و غذاخوری داشت. این خانه نه تنها دارای یک حیاط بزرگ برای سگها بود بلکه در نزدیکی یک هیدرو کریدور قرار گرفته بود که مسیر پیادهروی داشت.
بهترین ویژگی خانه این بود که به اندازهای به Flemingdon Park نزدیک بود که ماریا میتوانست با دوچرخه به محل کار برود.
آنها پیشنهاد ۸۳۰ هزار دلاری خود را مطرح کردند اما پاسخی نگرفتند و فروشنده، خانه را از بازار خارج کرد. چند ماه بعد دوباره برای جلب نظر فروشندگان تلاش کردند و پیشنهاد بیشتری ارائه دادند و در نهایت توانستند خانه را مال خود کنند.