آیا افزایش نرخ بهره واقعا باعث خواهد شد تا نرخ تورم در کانادا کاهش بیابد؟ تردیدهای یک استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد سیاسی
آقای John Rapley اقتصاددان سیاسی کانادایی و متخصص در توسعه جهانی، اقتصاد جهانی و تاریخ اقتصاد امروز در مقالهای برای روزنامه گلوباندمیل تردیدهایی را درباره تصمیم اخیر بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره مطرح کرده است.
در بخشهایی از مقاله او آمده است:
بانک مرکزی کانادا، مانند همه بانکهای مرکزی، به تواناییهای خود بیش از اندازه اطمینان داشته و اکنون در پیدا کردن توجیهی برای سرسختی تورم و مقاومت اقتصاد، دچار مشکل است.
این در حالیست که این بانک انقباضیترین سیاستهای پولی چند دهه اخیر خود، را برای این منظور به کار گرفته است. بنابراین اینطور نیست که بانک مرکزی از همه اهرمهای خود استفاده نکرده باشد.
تورم بنا بر نظریه مرسوم، ناشی از عرضه پول اضافی است و به افزایش تقاضا منجر میشود.
منبع اصلی این پول اضافی، بازار کار است و نرخ بالای اشتغال و دستمزدهای خوب به این معناست که کارگران خرج میکنند و اقتصاد را داغ نگه میدارند.
بنابراین، بانک مرکزی با افزایش نرخهای بهره، میخواهد مردم را از خرید کردن منصرف و به پسانداز کردن یا بازپرداخت بدهیهایشان ترغیب کند، تا به این ترتیب تقاضا کاهش یابد.
این کاری است که بانکهای مرکزی انجام دادهاند و میدهند، و با این وجود حال و روز ما این است.
بانکهای مرکزی، در مواجهه با این معضل، سیاستهای مالی دولتها را مقصر دانستهاند که باعث رشد پساندازها در دوران پاندمی شده است.
آنها میگویند دولتها بیش از اندازه سخاوتمند بودهاند. اما شواهد درباره اینکه پساندازها و کمک هزینههای اضافی دولت، موتور محرک تورم باشد بسیار اندک است.
آنچه نمیتوان انکار کرد آن است که نرخ رشد اشتغال و دستمزد همچنان بالاست، در حالی که بهرهوری نیروی کار پایین است.
از آنجا که کارگران دریافتی بیشتر و بازدهی کمتری دارند، هزینههای کار حتی سریعتر از دستمزدها در حال افزایش است و این هزینههای اضافی از طریق افزایش قیمتها، به مصرفکنندگان منتقل میشود.
علت اصلی تورم را باید در این نکته جستجو کرد، و از آنجا که سیاستهای فعلی بانک مرکزی تأثیر چندانی بر این واقعیت ندارد، باید گفت که فارغ از آنچه بانکهای مرکزی انجام میدهند، به این زودیها به نرخ هدف ۲ درصدی تورم باز نخواهیم گشت.
یادآور میشود آقای John Rapley، پس از مدتی فعالیت آکادمیک در کانادا و بریتانیا، برای بیش از دو دهه به کشورهای در حال توسعه رفت تا دانش و تجربیات خود را در اختیار مراکز کارشناسی آنها قرار دهد.
او یک شخصیت آکادمیک و در عین حال یک روزنامهنگار پرشور است که در طول دوران حرفهای خود با افراد متنوعی از نخستوزیرها و میلیاردرها در جزایر خصوصیشان گرفته تا پدرخواندههای باندهای مواد مخدر و نیز قربانیان بردهداری جنسی گفتگوهای مهمی انجام داده است.
او اکنون زمان خود را بین اروپا، کانادا و آفریقای جنوبی تقسیم میکند، و اغلب برای روزنامه گلوباندمیل مقاله مینویسد.
View this post on Instagram