آیا واقعا کانادا ارزش آمدن داشت؟ شاید آمریکا انتخاب بهتری بود
حتی اگر به زندگی کردن در کانادا یا ایالات متحده، تعصب هم داشته باشیم اما خیلی وقتها دوست داریم بدانیم عددها و رقمها درباره کیفیت زندگی در این دو کشور چه میگویند. مثلا آیا واقعا سیستم درمانی رایگان کانادا، ارزش آن را دارد که ایالات متحده را رها کنیم و به قطب نزدیکتر شویم؟ گرانی چهطور؟ آیا کانادا برای خورد و خوراک و تفریح یک خانواده کانادایی، ارزانتر از ایالات متحده است؟ اینها سوالاتی است که خیلیها از خود میپرسند و البته پاسخ آنها، با هر اتفاقی ممکن است تغییر کند. یک آتشسوزی در کانادا، شرایط بازار کار را به هم میریزد و یک کاهش ارزش دلار، قیمت اجناس وارداتی را بالا میبرد. در این مطلب میبینیم بر اساس آخرین اتفاقاتی که در کانادا افتاده، بهتر است کدامیک را برای زندگی انتخاب کنیم: کانادای سرد یا ایالات متحده شلوغ؟
معیارهای زندگی خوب برای هر کس فرق میکند. اما شاید این پنج مورد، برای بسیاری از آدمها (به خصوص برای آنهایی که میخواهند مهاجرت کنند) از بقیه مهمتر باشد: هزینههای روزمره زندگی، وضعیت درمانی، معاشرت اجتماعی، شغل و همچنین طولانی بودن پروسه مهاجرت. ببینیم هر کدام از این معیارها در ایالات متحده و کانادا چگونه است.
۱- ممکن است در کانادا هزینههای زندگی شما افزایش یابد
هزینههای زندگی در کانادا بیشتر است یا ایالات متحده؟ اجاره مسکن، شهریه دانشگاه و هزینههای درمانی در کانادا پایینتر است. اما آمادگی این را داشته باشید که در کانادا حقوق کمتری بگیرید و مالیات بر فروش بیشتری بپردازید، که نتیجه آن گرانتر بودن خیلی چیزهاست؛ از خدمات تلفن همراه گرفته تا خواروبار و بلیت سینما و لباس.
طبق برآوردی که مؤسسه مرسر در سال ۲۰۱۵ از هزینههای زندگی داشته است، چهار شهر نخست فهرست گرانترین شهرهای کانادا عبارتند از ونکوور، تورنتو، مونترآل و کلگری. بنا بر اعلام وبسایت Rentseeker.ca میانگین اجارهبهای یک واحد یکخوابه در تورنتو ۱,۰۸۵ دلار است که به طور تقریبی میتوان آن را در حد شهرهایی مانند هوستون، تگزاس و نشویل در تنسی دانست. اگر به استان کبک بروید میتوانید حتی اجارههای کمتری بدهید؛ میانگین اجارهبهای یک واحد یکخوابه در مونترآل تنها ۶۶۰ دلار است.
ارزش دلار آمریکا در حال حاضر بالاتر از دلار کاناداست و مالیات بر درآمد در کانادا و ایالات متحده تقریباً یکسان است، بنابراین ممکن است آمریکاییها فکر کنند که میتوانند در کانادا از پول خود بهره بیشتری بگیرند. اما بسته به شغلی که دارید درآمد شما ممکن است کاهش پیدا کند.
همچنین آماده باشید که مالیات بر فروش فدرال و استانی بیشتری پرداخت کنید؛ امری که موجب میشود مخارج روزمره شما در کانادا سر به فلک بکشد. برای مثال بلیت سینما در تورنتو ۱۸ دلار آب میخورد. در نظر داشته باشید که قیمت خواروبار در کانادا در حال افزایش است. بیشتر محصولات مصرفی کانادا از ایالات متحده وارد میشود و بنا بر گزارش مؤسسه غذا در دانشگاه گوئلف، به دلیل وقوع شرایط خشکسالی در کالیفرنیا، ۳۴۵ دلار به صورتحساب خواروبار شهروندان کانادایی در سال ۲۰۱۶ افزوده خواهد شد.
۲- فرایند مهاجرت به کانادا پیچیده و زمانبر است
فرایند مهاجرت به کانادا مبتنی بر امتیاز بوده و تأکید آن بر مهارتهای لازم برای اشتغال و آموزش است و نه روی روابط خانوادگی (مگر آنکه با فردی کانادایی ازدواج کنید). رسیدگی به درخواست اجازه کار و تحصیلات موقت به طور میانگین پروسهای طولانی است. در ضمن، حداقل چیزی که درباره فرایند بررسی برنامه کارگران ماهر کانادا میتوان گفت آن است که بسیار مفصل است. بنابراین شاید اگر ایالات متحده را انتخاب کنید، زودتر بتوانید به نتیجه برسید.
۳- پیدا کردن شغل در کانادا ممکن است دشوار باشد
نرخ بیکاری در کانادا ۷ درصد است در حالی که این عدد در ایالات متحده حدوداً ۵ درصد است. بنا بر گزارش روزنامه تورنتو سان، آتشسوزی ماههای گذشته در آلبرتا منجر به از دست رفتن ۲۰ هزار و ۸۰۰ شغل در ماه آوریل شده است. نیازمندیهای مربوط به زبان و آزمونهای تأیید صلاحیت که بسته به استان و نوع شغل متفاوت است، ممکن است یافتن شغل را به نسبت ایالات متحده دشوارتر کند.
دوتی که در فونیکس پرستار و دارای پروانه رسمی کار بود، در کانادا برای پیدا کردن شغل با مشکل مواجه شد و در نهایت به عنوان پرستار بچه در منزل به کار مشغول شد، چرا که زبان فرانسهاش چندان روان نبود.
البته بخش فناوری (IT)، که روهم و شوهرش اکنون در آن مشغول به فعالیت هستند، در این زمینه استثنا محسوب میشود. روهم میگوید بسیاری از بخشهای فناوری در مونترآل، از جمله فناوری اطلاعات، فعالیت های خود را به زبان انگلیسی اداره میکنند و تقریباً به طور کامل از کارکنان انگلیسیزبان تشکیل شدهاند. اما اگر توانایی برنامهنویسیتان به همان بدی زبان فرانسوی یا ماندارین باشد مشکلات شما در بازار کار کانادا دو چندان خواهد بود.
۴- در کانادا ممکن است تنها شوید
پیدا کردن دوست در یک شهر جدید همیشه سخت است، اما این کار در کانادا معمولا از ایالات متحده سختتر است.
مهاجران آمریکایی متوجه شدهاند که کاناداییها از لحاظ فرهنگی گوشهگیرتر از همسایههای جنوبی خود به نظر میرسند. به عنوان مثال برای کاناداییها تنها شام خوردن در رستوران مسألهای غیرعادی به شمار نمیرود. برپا کردن مهمانی به صرف شام یا مهمانیهایی که هر کس سهم غذای خود را میآورد در کانادا کمتر رایج است.
۵- در کانادا دیدن پزشک مثل بردن لاتاری است
با اینکه سیستم خدمات درمانی در کانادا رایگان است و خیلیها آن را دوست دارند اما بسیاری از مردم معتقدند کانادا در سیستم پزشکی نقاط ضعف خود را دارد. روهم میگوید پیدا کردن یک پزشک مراقبتهای اولیه در مونترآل برای او یک سال تمام طول کشید. وقت بسیاری از پزشکان پر بود و اساساً به بیماران جدید نوبت نمیدادند. زمانی که روهم بالاخره دکتری پیدا کرد که راضی شد او را ببیند برای شش ماه بعد به او نوبت داد. روهم این شانس را مغتنم شمرد و نوبت گرفت، اما ادعا میکند که چندین بار از طرف کلینیک با او تماس گرفتند و نوبت را عقب انداختند.
مشکل زمان انتظار طولانی در تمام بخشهای سیستم خدمات درمانی کانادا وجود دارد، از جراحی تعویض مفصل ران گرفته تا نمونهبرداری از سلولهای دهانه رحم.
بنا بر مطالعهای که گروه داروسازی ابتکارات پزشکی کانادا این ماه منتشر ساخت، کاناداییهایی که از طرف دولت برای دریافت داروهای عمومی تأییدیه گرفتهاند ممکن است برای دریافت داروها و معالجات جدید تا یک سال در انتظار بمانند. کانادا با میانگین ۴۴۹ روز برای دسترسی به درمانهای پزشکی، جزء آخرین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه به شمار میرود. هزینههای مربوط به داروهای تجویز شده اغلب تحت پوشش سیستم خدمات درمانی عمومی کانادا قرار نمیگیرد. این مطالعه همچنین آشکار ساخت که تنها ۳۷ درصد از کاناداییها واجد شرایط بازپرداخت هزینههای داروهای عمومی هستند. با این وجود رایگان بودن سیستم درمانی، امتیاز بزرگی است که خیلیها را به جای ایالات متحده به کانادا میکشاند. هر چند عدهای ترجیح میدهند با درآمد خوبی که در ایالات متحده دارند، هزینه درمان را بپردازند و در عوض خیلی سریع از آن بهرهمند شوند.