داستان آشنایی، خواستگاری و نامزدی شاهزاده هالیوود با پرنس باکینگهام
مگان و پرنس هری با وجود آنکه هر دو چهرههای سرشناسی هستند، ولی هیچ کدام در هنگام اولین ملاقات، اطلاعات چندانی از دیگری نداشتند و مگان این نکته را خوشایند توصیف میکند
مگان در نخستین مصاحبهی مشترکشان به همراه پرنس هری، پیشنهاد ازدواج از طرف او را این طور توصیف میکند: «خیلی شیرین و طبیعی. واقعا رمانتیک بود.» او البته اضافه میکند که بلافاصله «بله» را داده است. (در واقع بیشتر از یک بار هم!) مگان در واقع حتی قبل از این که هری جملهاش را به پایان برساند، جواب مثبت داده بود.
هری در اینباره میگوید: «به نظرم لحظهی خیلی قشنگی بود، فقط هر دویمان بودیم و فکر میکنم که توانستم حسابی غافلگیرش کنم.»
هری حلقهی نامزدی مگان را خودش طراحی کرده بود؛ یک قطعه جواهر خیرهکننده که توسط Cleave And Company، جواهرساز مورد علاقهی ملکه الیزابت دوم، به صورت سفارشی ساخته شده است. الماس مرکزی که روی یک حلقهی طلایی قرار گرفته، از بوتسوانا آمده و دو الماس کوچکتر در دو طرف حلقه، از کلکسیون شخصی پرنسس دایاناست.
در حالی که بعضیها رابطهی این دو را به چشم یک عشق طوفانی میبینند، ولی از نظر خودشان اینگونه نیست. آنها در هر صورت، نزدیک به شش ماه وقت داشتهاند که قبل از درز اخبار به عرصهی عمومی، یکدیگر را بهتر بشناسند.
این شماره آتش خانواده را از اینجا دانلود کنید
راستی چه کسی آنها را با هم آشنا کرد؟
ظاهرا داستان از این قرار است که یک دوست مشترک، که هنوز نام او فاش نشده است، ترتیب اولین قرار ملاقات این دو را در اوائل جولای ۲۰۱۶ میدهد.
از جمله کسانی که گمان میرود این ملاقات را ترتیب داده باشند، میتوان به Misha Nono طراح، Markus Andersdon مشاورSoho House و Violet von Westenholz دوست کودکی هری، اشاره کرد.
آنها ابتدا برای یک نوشیدنی ملاقات میکنند و به گفتهی مگان، یکی از نخستین چیزهایی که آنها را به هم ارتباط داده، کارهای نیکوکارانهشان بوده است. او میگوید: «به همین بهانه بود که قرار دوم را گذاشتیم!» که ظاهرا برای فردای همان روز بوده است.
یک ماه بعد؛ پنج روز کمپ در ناکجاآباد
سه یا چهار هفته بعد، هری مگان را دعوت میکند که در بوتسوانا با هم باشند. (آنها در آگوست ۲۰۱۷ نیز برای تولد ۳۶ سالگی مگان به این کشور آفریقایی بازگشتند). آنها در وسط ناکجاآباد و زیر نور ستارهها، به مدت پنج روز کمپ زده بودند.
شاهزاده هری میگوید برای او خیلی مهم بود که بتواند به دور از همه چیز، فرصتی برای شناخت هرچه بیشتر مگان داشته باشد.
با وجود آنکه هر دوی آنها چهرههای سرشناسی هستند، ولی هیچکدام اطلاعات چندانی از دیگری نداشتند، که به گفتهی مگان این نکتهی «خوشایند»ی برای او بوده است.
او میگوید: «چون من آمریکایی هستم، شناخت آنچنانی از خانوادهی سلطنتی نداشتم.»
مگان اینطور ادامه میدهد: «من هرچه که از هری میدانم، از طریق خودش فهمیدهام و اینطور نبوده که از بچگی با داستانها و خبرهای مختلف مربوط به او بزرگ شده باشم.»
تنها نکتهای که مگان از دوست مشترکشان پرسیده بود، این بود که آیا شاهزاده آدم خوبی است یا نه؛ چون «اگر مهربان نبود، شروع این رابطه به نظر کار عاقلانهای نمیآمد.» اولین حس هری نسبت به مگان این بوده که وقتی وارد اتاق میشود و او را میبیند، به قول خودش «غافلگیری قشنگ»ی پیدا میکند و به ذهن خود میسپارد که باید تلاش بیشتری داشته باشد.
وقتی دو آدم مشهور میخواهند رابطهشان را مخفی نگه دارند
حفظ رابطهی آنها، با توجه به برنامهی کار فشردهی هر دویشان، چالشهایی به همراه داشت؛ مگان مشغول فیلمبرداری سریال Suits در تورنتو بود و هری نیز باید به وظائف سلطنتی خود میرسید. اما از همان ابتدا روشن بود که هر دو متعهد هستند این رابطه را به سرانجام برسانند. آنها میگویند که هرگز پیش نیامد دو هفته پشت سر هم، یکدیگر را نبینند.
آنها تصمیم میگیرند که برای پنهان نگاه داشتن رابطهی عاشقانهی خود، به جای بیرون رفتن، قرارهایشان را شبها در منزل بگذارند و برای خودشان شام درست کنند. داستان پیشنهاد ازدواجشان هم با این پیشزمینه حالا قابل توجیه است.
آنها همچنین پیادهرویهای طولانی مدتی در بیرون شهر داشتند و دور از دید مردم، با دوستان نزدیک و اعضای خانوادههایشان وقت میگذراندند؛ از جمله با دوریا، مادر مگان.
زمانی که آنها نامزد شدند، هنوز هری توماس، پدر مگان را از نزدیک ندیده بود؛ همچنین مگان هم ملکه الیزابت، پرنس چارلز، پرنس ویلیام، دوشس کیت و دو فرزندشان، جورج و شارلوت را ندیده بود.
آنها متوجه بودند همین که خبر رابطهی آنها به بیرون درز کند، رسانهها بیوقفه به این موضوع خواهند پرداخت.
اما با وجود آمادگیهای قبلیشان در این باره، برخورد نامناسبی که با این موضوع شد، هر دوی آنها را شوکه کرد.
پرنس هری عصبانی میشود
پرنس هری در بیانیهی بیسابقهای که در ۸ نوامبر ۲۰۱۶ منتشر ساخت، رسانههای بریتانیایی را به خاطر انتشار «داستانهای توهینآمیز» و مقالاتی که «تهمایهی نژادی» داشتند، به باد انتقاد گرفت و گفت که این نوشتهها نمایانگر «تبعیض جنسیتی و تبعیض نژادی تمامعیار اوباش Trolsl شبکههای اجتماعی» است.
در همین حال، مگان تصمیم هوشمندانهای گرفت که از کنار همهی اینها با بیاعتنایی بگذرد، هرچند که تمرکز دیگران بر دورگه بودن خود را «دلسردکننده» و «تاسفآور» میداند. او میگوید: «من به چیزی که هستم و به اصل و نسب خودم، افتخار میکنم.»
برخوردهای منفی موجب استحکام هر چه بیشتر پیوند میان آنها شد، چرا که تمرکز انرژی خود را بر محافظت از رابطهشان گذاشتند. هری میگوید: «در نهایت، مهم این است که او من را انتخاب کرده و من هم او را انتخاب کردهام. بنابراین، هر موضوعی هم که بر سر راه دوتاییمان بیاید، یا بر سر راه یکی از ما، ما در هر شرایطی همیشه با هم هستیم و یک تیم تشکیل دادهایم.»
نگذاشت حرفم تمام شود، بله را گفت
پرنس هری و مگان پس از آنکه در عرصهی عمومی در کنار یکدیگر ظاهر شدند، پذیرفتند که با بیبیسی مصاحبهای داشته باشند و جزئیاتی را در ارتباط با رابطهی خود و پیشنهاد ازدواجشان، با دیگران به اشتراک بگذارند. هری میگوید: «حتی اجازه نداد که حرفم را تمام کنم. گفت «میشه بگم بله؟ میشه بگم بله؟» بعد همدیگر را بغل کردیم و من حلقه را دستم گرفته بودم و مثل این بود که بگویم «میشه این حلقه را بهت بدم؟» بنابراین، نه، واقعا لحظهی قشنگی بود؛ فقط هر دویمان بودیم و فکر میکنم توانستم غافلگیرش کنم.»