سه توصیه برای شما که میخواهید امسال بیزینس فرنچایز خود را راه بیندازید
سال جدید که شروع میشود خیلی از کاناداییها با خود آرزو میکنند کاش بیزینس خود را داشتند و مجبور نبودند از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر برای شرکت دیگری کار کنند. برای خیلیها، داشتن بیزینسی که متعلق به خودشان باشد یک رویاست. اگر شما هم یکی از این آدمها هستید و در ضمن نمیخواهید ریسک بزرگی در زندگی خود بکنید، این مطلب را از دست ندهید؛ یک راهنمای کاربردی برای ورود مطمئن به بازار فرنچایز در کانادا.
گری پرنهوست یکی از مشهورترین و خبرهترین کارشناسان بیزینس فرنچایز در کاناداست. او بیش از دو دهه است در این زمینه فعالیت میکند و هزاران مشتری او در سالهای گذشته توانستهاند به موفقیتهای زیادی دست پیدا کنند. پرنهوست در این مطلب به کسانی که میخواهند فرنچایز انتخاب کنند، سه توصیه کاربردی میکند.
شماره ۱۳۳ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
گری پرنهوست –
همه ما به دنبال نوعی از زندگی هستیم که انعطافپذیری بیشتر و مقررات اداری کمتر داشته باشد. دلمان میخواهد رئیسی نداشته باشیم و دستاوردهای شخصی و پاداشهای مالی بزرگتری نصیبمان شود. اما دشواریهای شروع یک سال کاری جدید این تصمیمها و خیالها را از سر خیلیها میاندازد.
تقریبا همهی ما در مقطعی از زندگی خود، به این اندیشیدهایم که کار کردن برای خودمان چگونه خواهد بود. در این زمان از سال، جاذبهی خود اشتغالی کشش بیشتری پیدا میکند و بسیاری از ما را به گرفتن تصمیمهایی برای تغییر در زندگی شغلیمان وا میدارد.
داشتن بیزینس برای همه جذاب است
اکثریت چشمگیری از کاناداییها بر این باورند به جای اینکه برای دیگران کار کنند، اگر برای خودشان کار کنند، کنترل بیشتری روی کارشان خواهند داشت و مزایای مالی افزونتری نصیبشان خواهد شد.
نظرسنجی سال ۲۰۱۷ بیزینسهای کوچک RBC آشکار ساخت که ۸۸ درصد از کاناداییها میگویند داشتن یک بیزینس به آنها اجازه خواهد داد که روی آیندهی خود کنترل داشته باشند و ۸۳ درصد میگویند که به آنها امکان کسب درآمد بیشتری خواهد داد.
اما شروع از صفر برای ساختن یک بیزینس، ایدهی ترسناکی است. به همین علت است که فرنچایزها جایگزینی چنین جذاب به نظر میرسند.
برای من به عنوان مشاور فرنچایز، ژانویه معمولا یکی از شلوغترین ماههای سال است. تا آنجا که به یاد میآورم، امسال از سالهای اخیر شلوغتر هم بوده است. آنهایی که علاقمند به مدلهای موفق ثابتشدهای هستند که فرنچایز در اختیار میگذارد، غالبا با در ذهن داشتن یک فرنچایز بخصوص پیش من میآیند.
با توجه به اینکه بیش از ۱,۲۰۰ فرصت فرنچایزی در دسترس است، من همیشه به مراجعانم توصیه میکنم حتما ابتدا خوب جستجو کنند و به جای آنکه خودشان را با بیزینس انتخابیشان وفق بدهند، ببینند که چه بیزینسی برای آنها مناسب است.
اینها چند گام اولیه است که همهی علاقمندان به کارآفرینی باید در مسیر راه اندازی بیزینس، از خودشان بپرسند:
۱. اول خودتان را خوب بشناسید
قبل از اینکه فرنچایز مورد نظرتان را بخرید، از خودتان بپرسید که از این بیزینس چه نتیجهای میخواهید و چه مهارتهایی دارید که به درد آن بخورد.
نقاط قوت، نقاط ضعف، مهارتها و علائق خود را فهرست کنید و دربارهی اینکه از انجام چه کارهایی خوشتان میآید و از انجام چه کارهایی خوشتان نمیآید، کاملا با خودتان رو راست باشید. سپس عمیقتر کند و کاو کنید.
برای مثال، فرنچایزهای خردهفروشی برای کسانی مناسبند که دوست داشته باشند مشتری به سراغشان برود، اما فاکتورهای دیگری را هم باید مد نظر داشته باشید، مثل اینکه باید امور بازاریابی را مدیریت کنید، صورت کالاها را تهیه نمایید، زمانبندیها را انجام بدهید و با کارکنان پارهوقت سر و کله بزنید.
بیشتر کارکنان خردهفروشیها معمولا نوجوان یا جوان هستند، بنابراین باید انتظار داشته باشید که زود به زود تغییر کنند و این به معنای استخدام کردنها و اخراج کردنهای پی در پی است. اگر تجربهی چندانی در این کارها ندارید، یا از مدیریت عملی خوشتان نمیآید، خطر ناکامی شما بیشتر است و در این مورد، مالکیت خردهفروشی احتمالا گزینهی مناسبی برای شما نخواهد بود.
در مورد امور مالی و سبک زندگی چه هدفهایی دارید؟ با آنکه مالکیت بیزینس وسیلهای برای رسیدن به هدفهاست، به یاد داشته باشید که لذت بردن از مسیر نیز اهمیت خود را دارد.
یادتان باشد که قبل از هر چیز باید نسبتا مطمئن شوید که میتوانید فرنچایز خود را موفقیتآمیز اداره کنید و از آن هم فراتر بروید. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، نمیتوانید واقعا یک بیزینس را ارزیابی کرده باشید. این کار هم فقط از طریق «جستجو» امکانپذیر است؛ چیزی شبیه به پیدا کردن یک استراحتگاه ایدهآل برای تعطیلات زمستانی.
اتفاقی که ممکن است برایتان بیفتد این است که شاید شیفتهی ادارهی آن بیزینس باشید، اما اگر نخواهید ساعات طولانی کار کنید یا نتوانید به اهداف مالی خود نزدیک شوید، در آن صورت آن کار واقعا برای شما مناسب نخواهد بود.
۲. در مورد گزینههایتان تحقیق کنید
پس از آنکه مهارتها، علائق و هدفهایتان را شناختید، زمان آن میرسد که در مورد انواع مختلف بیزینس تحقیق کنید. از جمله فاکتورهایی که باید مد نظر داشته باشید، میتوان به نوع محیط کاری بیزینس مورد علاقهتان ـ چه خدماتمحور و چه فروشمحور ـ و همچنین سرمایهگذاری اولیه برای خرید و سبک زندگی همراه با آن بیزینس، اشاره کرد.
نکتهی مهمی که باید به یاد داشته باشید، آن است که بیش از اندازه روی یک فرنچایز خاص، یا حتی یک صنعت خاص، تمرکز نکنید. ۸۵ درصد از مشتریهای من که فرنچایز خریداری میکنند، در نهایت چیزی میخرند که در ابتدا برای آن برنامهریزی نکرده بودند.
در حالی که اینترنت و نمایشگاههای فرنچایز مکانهای خوبی برای شروع هستند، فراموش نکنید که بیش از ۱,۲۰۰ فرنچایز در کانادا هست و تعداد زیاد گزینهها میتواند طاقتفرسا باشد. در موقعیتهایی مانند این، بیشتر افراد میتوانند برای پیدا کردن وضوح دید بیشتر در میان حجم انبوه اطلاعات، از کمک کارشناسان بهره بگیرند.
۳. با حرفهای ها صحبت کنید
بگذارید صریح باشیم؛ شما به احتمال زیاد قبلا فرنچایز نخریدهاید، بنابراین خیلی چیزها هست که نمیدانید. ارزیابی از خود برای شروع قدم مناسبی است، اما اگر در مورد مالکیت فرنچایز جدی هستید، زمان آن است که با یک مشاور متخصص در امور مالی حرف بزنید، چرا که آنها میتوانند به شکل چشمگیری دورنمای شما را گستردهتر کنند. آنها روی گزینههای شما متمرکز میشوند، جستجوهای شما را تصحیح میکنند و این یافتهها را در کنار یکدیگر میگذارند تا مطمئن شوند که شما بهترین فرنچایز را به دست خواهید آورد.
درباره نویسنده
گری پرنهوست یکی از مشهورترین کارشناسان فرنچایز در کاناداست. او بیش از ۲۵ سال است که به طور تخصصی در دنیای فرنچایز فعالیت میکند.
پرنهوست ابتدا یک کارشناس فروش فرنچایز بود اما خیلی زود فهمید که میتواند به عنوان یک مشاور و مربی در زمینه سرمایهگذاری این صنعت فعالیت کند.
او در عین حال موفق شد دهها لایسنس مربوط به فرنچایزهای مختلف را در کانادا بفروشد و توسعه دهد. پرنهوست در سال ۲۰۰۲ موسسه FranNet را تاسیس کرد که تا امروز هم به عنوان یکی از اصلیترین بازیگران دنیای فرنچایز فعالیت میکند.
او گواهینامههای متعددی در زمینه فروش و فرنچایز در کانادا دارد و در طول این سالها هزاران نفر را در زمینه راهاندازی، مدیریت و توسعه فرنچایزها در کشور آموزش داده است.
پرنهوست هم در زمینه تئوریهای بازرگانی و هم در زمینه تجربیات عینی در بیزینس، موفقیتهای زیادی به دست آورده است.