مطالبی در این باره

سایر مطالب آتش شماره ۲۸۰

  • آتش ۲۸۰؛ بازار کار کانادا برای مهاجران تازه‌وارد
  • نامه خواهر ۱۲ ساله به برادر ۸ ساله‌ای که سرطان نادری دارد
  • تبعیض‌ها و فرصت‌ها در بازار کار کانادا؛ چالش‌هائی که مهاجران تازه‌وارد با آنها روبرو هستند
  • شیوع کرونا چگونه سبک زندگی و قیمت مسکن را برای ما تغییر داده است؟
  • بازنشستگی و بعد کرونا؛ این زوج دیگر دلیلی برای ماندن در تورنتو نداشتند
  • ۱۰ خیابان پنهان در تورنتو که می‌توانید آنها را کشف کنید
  • پدرام ناصح پدرام ناصح
    Greenاخبارزندگی مهاجران

    تبعیض‌ها و فرصت‌ها در بازار کار کانادا؛ چالش‌هائی که مهاجران تازه‌وارد با آنها روبرو هستند

    مهاجران به کانادا تصور میکنند که مدارک شغلی و تحصیلی آنها ابزارهای کلیدی برای دستیابی به مشاغل مهم در این کشور هستند. آنها فکر میکنند احتمالا به‌طور موقت باید شغلی معمولی را بپذیرند، اما این موقعیت برای بسیاری از آنها سال‌ها ادامه پیدا می‌کند. مشکلات موجود باعث شده بسیاری از مهاجران تازه‌وارد به کانادا نه تنها خارج از حوزه تحصیلی و شغلی خود مشغول به کار باشند، بلکه آنها از کمبود کار و درآمد کم هم رنج می‌برند

    بهروز سامانی بهروز سامانی

    فهرست مطالب

    کانادا که به‌عنوان کشوری مهاجرپذیر در جهان معروف است، برخی از بالاترین استانداردهای زندگی در جهان را به مهاجران ارائه می‌کند.

    اما حتی در این کشور نیز زندگی برای بسیاری از مهاجران، راحت و افسانه‌ای نیست و مهاجران تازه‌وارد با مشکلات مختلفی روبه‌رو هستند که یکی از مهمترینِ آنها مشکلات مربوط به موقعیت شغلی است.

    برخی از مهاجران معتقدند که حداقل بین شش ماه تا یک‌سال طول می‌کشد تا یک تازه‌وارد بتواند شغلی را در رشته خود پیدا کند. با این حال، سال‌ها طول می‌کشد تا فرد بتواند به سطح قبل از مهاجرت خود برگردد.

    بیش از نیمی از کانادایی‌های جدید، مدرک لیسانس یا بالاتر دارند، اما در مشاغل کم‌درآمد مانند بخش خدماتی مشغول به کار هستند. از طرف دیگر، وجود نابرابری‌ها و تبعیض‌های نژادی نیز مانعی در برابر اشتغال مهاجران ایجاد کرده است.

    در این مطلب، با جزئیات بیشتری درباره مشکلات شغلی مهاجران تازه‌وارد آشنا می‌شوید و روایت‌های برخی از این افراد را در این رابطه می‌خوانید.

    تازه‌واردان هنگامی‌که به کانادا می‌رسند، زندگی جدیدی را شروع می‌کنند. در این زندگی، برخی نه تنها می‌توانند از جنگ و خطرات غیرقابل تصور فرار کنند، بلکه یک دنیای پر از امید و نویدبخش را تجربه می‌کنند.

    زندگی برای مهاجران حتی در کانادا هم راحت و افسانه‌ای نیست

    کانادا برخی از بالاترین استانداردهای زندگی در جهان را ارائه می‌کند. این کشور چند فرهنگی، به تنوع خود افتخار می‌کند و دارای مردمانی دوست‌داشتنی، دلسوز و مهربان است که عذرخواهی زیاد جزو فرهنگ‌شان محسوب می‌شود. اما حتی در این کشور نیز زندگی برای بسیاری از مهاجران، راحت و افسانه‌ای نیست.

    دست کشیدن از زندگی در کشور خود و مهاجرت به کشوری متفاوت با فرهنگی متفاوت موضوعی ساده‌انگارانه نیست.

    وقتی مهاجران مجبور می‌شوند با هویت «مهاجر سخت‌کوش» سازگاری پیدا کنند

    علاوه بر آنکه تازه‌واردان باید به زندگی جدیدی که به آنها نوید داده شده، خو بگیرند، باید با هویت جدید یعنی همان هویت «مهاجران سخت‌کوش» که جامعه میزبان به آنها تحمیل می‌کند نیز سازگاری پیدا کنند. برای بسیاری از مهاجران، این دقیقا همان جایی است که افسانه آنها به تلخی می‌گراید.

    شرایطی که بسیاری از مهاجران تازه‌وارد در زمینه موقعیت شغلی با آن روبه‌رو می‌شوند

    بسیاری از مهاجران به محض ورود به کانادا تصور می‌کنند که گواهینامه‌ها و مدارک آنها ابزارهای کلیدی برای دستیابی به مشاغل مهم در این کشور هستند. آنها فکر می‌کنند احتمالا به‌طور موقت باید شغلی معمولی را برای ادامه زندگی بپذیرند، اما سرانجام به موقعیت شغلی که در زندگی قبلی خود داشتند، باز خواهند گشت.

    این مهاجران امیدوارند حتی اگر نتوانستند همان موقعیت قبلی خودشان را داشته باشند حداقل در زمینه تخصصی‌شان به کار گرفته شوند.

    حداقل شش ماه تا یک‌سال طول می‌کشد تا یک تازه‌وارد، شغلی را در رشته خود پیدا کند

    براساس گفته‌های Meenakshi Lamba، یک مهاجر تازه‌وارد که در بخش خدمات مهاجرتی کلگری (ISC) به‌کار گرفته شده است، حداقل بین شش ماه تا یک‌سال طول می‌کشد تا یک تازه‌وارد بتواند شغلی را در رشته خود پیدا کند. با این حال، سال‌ها طول می‌کشد تا فرد بتواند به سطح قبل از مهاجرت خود برگردد و حتی این احتمال وجود دارد که اصلا به شرایط قبلی برنگردد.

    لامبا توضیح می‌دهد:

    «افراد مهاجری که دارای سابقه حرفه‌ای هستند، دنبال کار حرفه‌ای در شغل خود می‌گردند و گاهی اوقات دوست دارند در همان سطح یا حتی سطحی بالاتر به کار مشغول شوند. گاهی اوقات، انتظارات آنها بیش از کسانی است که با جریان‌های دیگری مهاجرت کرده‌اند».

    بیش از ۶۰ درصد از کانادایی‌های جدید از طریق Express Entry، مهاجرت می‌کنند

    این انتظارات، بی‌اساس نیستند.بیش از ۶۰ درصد از کانادایی‌های جدید از طریق Express Entry، یعنی بر مبنای نظام امتیازمحور که در آن بر تحصیلات و مهارت زبانی تاکید فراوان می‌شود، مهاجرت می‌کنند.

    بنابراین، برای خانواده‌هائی که هر دو والد به زبان انگلیسی صحبت می‌کنند و دارای مدرک لیسانس هستند، به نظر می‌رسد که کانادا برای وعده زندگی بهتر، شاهکاری قابل دستیابی باشد.

    مشکلاتی که خانواده رافائل بعد از مهاجرت به کانادا در زمینه شغل پیدا کردند

    این همان توقعاتی بود که Rafael Pernia و خانواده جوانش انتظار داشتند؛ وقتی که در سال ۲۰۱۵ از ونزوئلا به کانادا آمدند. آنها از طریق برنامه Federal Skilled Worker به کانادا مهاجرت کردند.

    از آنجایی که رافائل‌ در ونزوئلا عنوان مدیر ساخت‌وساز را داشت و دولت آلبرتا نیز این ردیف شغلی را در فهرست تقاضای شغلی قرار داده بود، برای این خانواده امتیازاتی را در این برنامه قائل شدند. رافائل و همسرش، هر دو در ونزوئلا به‌عنوان معمار، مجوز کار داشتند و با آنکه آنها توقع نداشتند که سریع بتوانند شغلی در رشته خودشان پیدا کنند، اما روند دشوار این کار نیز برای آنها غیر قابل انتظار بود.

    پِرنیا می‌گوید:

    «به محض ورود به کانادا برای شغل مدیر ساخت‌وساز درخواست دادم. به‌علاوه، برای سرپرستی و همه نقش‌هایی که زیر مجموعه مدیریت ساخت‌وساز بود هم درخواست کار ارائه کردم».

    اما با آنکه او برای بیش از ۸۰ موقعیت شغلی درخواست داده بود، حتی برای یکی از این موقعیت‌ها نیز به مصاحبه دعوت نشد.

    او در ادامه می‌گوید:

    «شاید کارفرمایان با درخواست‌های من گیج شدند، چرا که من هم در مدیریت ساخت‌وساز و هم در معماری تجربه داشتم. شاید آنها فکر کردند من دروغ می‌گویم. به نظر می‌رسد که افراد در کانادا نمی‌توانند درک کنند که ما معمارها در آمریکای لاتین، همه کار انجام می‌دهیم».

    او به محض ورود به کانادا برای یک شغل موقت در Tim Hortons هم درخواست داد و بلافاصله کار را به دست آورد.
    رافائل در این مورد توضیح می‌دهد: «فکر می‌کردم این یک شغل موقتی خواهد بود.

    اما حدود ۲ سال در آنجا کار کردم». او پس از حضور در گروه Tim Hortons، شغل شبانه پر کردن مواد در قفسه‌ها در فروشگاه‌های Walmart را پذیرفت تا بتواند در طول روز مراقب ۳ فرزندش باشد و همسرش هم بتواند در Supper Store کار کند.

    بخش خدمات،‌ گزینه نیمی از تازه‌واردان تحصیلکرده

    شکاف بین تحصیلات و درآمد نشان می‌دهد که بسیاری از کانادایی‌های جدید نه تنها در خارج از حوزه تحصیلی خود مشغول به کار هستند، بلکه آنها از کمبود کار و درآمد کم هم رنج می‌برند.

    همانند پرنیا و همسرش، بیش از نیمی از کانادایی‌های جدید، مدرک لیسانس یا بالاتر دارند، اما در مشاغل کم‌درآمد مانند بخش خدماتی مشغول به کار هستند. در واقع، این صنایع کم درآمد هستند که ارزش واقعی تازه‌واردان را درک کرده‌اند: اخلاق کاری قدرتمند.

    تازه‌واردان ۵ تا ۱۰ سال در مشاغل انتقالی مشغول به کار می‌شوند

    علاوه بر اهمیت و اعتبار گواهی‌نامه‌ها در پیدا کردن شغل، بسیاری از مهاجران برای یافتن شغل در محیط‌هایی خارج از حوزه‌های خدمات‌رسانی، انبارداری و تولید تلاش می‌کنند.

    حدود ۱۰ سال طول می‌کشد تا شکاف درآمدی بین تازه‌واردان و افراد بومی کانادا از بین برود

    داده‌ها نشان می‌دهند که حدود ۱۰ سال طول می‌کشد تا شکاف درآمدی بین تازه‌واردان و افراد بومی کانادا از بین برود. این موضوع به معنای آن است که به‌طور متوسط مهاجران تحصیل‌کرده دانشگاهی در آلبرتا برای آنکه ۳۰ دلار در ساعت درآمد داشته باشند، باید ۱۰ سال صبر کنند.

    لامبا خاطرنشان می‌کند:

    «تحقیقات نشان می‌دهد که با وجود آنکه مهاجران جدید همان تحصیلات همتایان متولد کانادایی خود را دارند یا دارای همان تجربه شغلی در سطح بالاتری هستند، اما هنوز هم در بازار کاریابی با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند».

    سخت‌کوشی برای مهاجران، یک انتخاب نیست

    مهاجر بودن شما، انتظار نسبت به سخت‌کوشی را حتی سختتر می‌کند.

    Lee Yuen رئیس یک مرکز ویژه تازه‌واردان می‌گوید:

    «تصورم این است که انتظار سخت‌کوشی از موانع سیستمی نشات می‌گیرد که مختص جوامع در حاشیه است. این جوامع علاوه بر جوامع قومی و فرهنگی، هر جامعه حاشیه‌ای را شامل می‌شوند که انگار بیشتر زیر ذره‌بین هستند و صادقانه بگویم چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارند».

    وقتی Maxine Parris مشغول کارهای داوطلبانه و رایگان شد

    Maxine Parris با مدرک دکترا در رشته مدیریت و سیاست عمومی از اسکاتلند در سال ۲۰۱۴ به کلگری مهاجرت کرد. او براساس توصیه‌هایی که اغلب به تازه‌واردان می‌شد، توامان برای مرکز زنان و انجمن کامیونیتی اسکاتلندی‌ها داوطلب شد.

    او می‌گوید که کارش به‌عنوان یک داوطلب بسیار ارزشمند بود، البته به شرطی که رایگان باشد.

    تبعیض‌هایی که Cora Tahum پس از مهاجرت به کانادا با آنها مواجه شد

    Cora Tahum در سال ۲۰۰۲ به کانادا مهاجرت کرد و پیش از آنکه به یک مادر تمام‌وقت تبدیل شود، به‌عنوان دستیار بهداشت در یک مرکز مراقبت طولانی‌مدت کار می‌کرد.

    او در آنجا با تبعیض‌هایی هم از طرف ساکنان و هم از جانب همکارانش مواجه شده بود.

    او تشریح کرد:

    «افراد در مرکز مراقبت‌های طولانی‌مدت ترجیح می‌دادند مراقبان سفیدپوست از آنها مراقبت کنند و گاهی می‌گفتند از اتاق من بیرون برو، نمی‌خواهم تو را اینجا ببینم».

    هرچند که ساکنان این مرکز از مراقبت امتناع می‌کردند، اما مراقبان باید مراقبت از یک فرد بی‌ادب را هم انجام می‌دادند.تاهوم گفت:

    «شما می‌توانید در صورت تمایل همکارانتان، وظایف خودتان را با آنها معاوضه کنید. البته، در صورتی که ناظر شما هم اجازه این تغییر وظایف را بدهد».

    به همین دلیل، اغلب، کارهایی به تاهوم محول می‌شد که او مجبور نباشد ارتباط مستقیمی با ساکنان آن بخش داشته باشد.
    تاهوم در ادامه می‌افزاید:

    «در واقع، هر دوی ما دستیار مراقبان بهداشتی هستیم، اما انگار من باید جابه‌جایی‌های سنگین را انجام دهم. به نظرم، کارفرمایان از ما انتظار کارهای طولانیتر، سختتر و سنگینتر را دارند».

    چرا مهاجران نسبت به نژادپرستی و تبعیض اعتراض نمی‌کنند؟

    مهاجران، قربانیان نژادپرستی و تبعیض هستند و مجبورند انتظارات غیرمنطقی را برآورده کنند. پس چرا اعتراض نمی‌کنند و از این وضعیت حرفی نمی‌زنند؟

    لی یوئن می‌گوید:

    «افرادی که از موقعیت‌های حاشیه‌ای می‌آیند، نمی‌خواهند در کارشان توسط افراد محل کار یا حتی مقامات بالاتر زیر ذره‌بین قرار بگیرند، زیرا عواقب این کار برای آنها ممکن است بیشتر باشد. علت این امر، ترس مربوط به از دست دادن کارشان است».

    او می‌افزاید:

    «خیلی‌ها می‌گویند حرف نزدن ما در مورد کار خیلی بهتر از مشکلاتی است که در برگشت به کشورمان باید با آنها کنار بیاییم. ممکن است کار ما غیرقانونی باشد، اما حداقل من در اینجا بیشتر از کشورم در امنیت قرار دارم».

    با همه مشکلات، وضعیت کار ما در کانادا از کشورمان بهتر است

    تصور لی یوئن درست است. تاهوم می‌گوید در کشور خودش باید از طلوع تا غروب آفتاب کار کند، در روزهای بارانی یا آفتابی باید برنج پرورش دهد و در این راه، کمرش از کار سخت خم می‌شود.

    او توضیح می‌دهد:

    «برنج‌کاری، کاری سخت و طاقت‌فرساست و شما برای یک کیلو برنج پول خیلی کمی درمی‌آورید. اما اینجا، حتی اگر کار سخت باشد، حداقل قابل تحمل است. کار اینجا در مقایسه با کار سختی که من در کشورم داشتم، چیزی نیست».

    هنگامی که از پرنیا پرسیدم چرا مدت طولانی برای یک کار خوب منتظر می‌ماند، او هم همان حرف‌های تاهوم را تکرار کرد و این‌گونه پاسخ داد:

    «من از کار کردن در تیم هورتونز راضی و خشنودم، زیرا اینجا کار بهتری در مقایسه با کارم در ونزوئلا دارم».

    هیچ کارفرمایی حق ندارد از رویاهای مهاجران سوءاستفاده کند

    شرایط کاری نباید برای مهاجران به علت آنکه در کشور مبدا شرایط بدتر است، متفاوت با شرایط کاری برای افراد بومی کانادا باشد و مهاجران ماهر نباید به مشاغل کم درآمدی روانه شوند که کانادایی‌ها آنها را نمی‌خواهند.

    زمانی که ما به‌عنوان تازه‌وارد به کانادا می‌رسیم، چیزی بیش از یک اخلاق قوی کاری با خود می‌آوریم. ما امیدها و آرزوهای خود را برای زندگی بهتر به ارمغان می‌آوریم. ما می‌خواهیم تا جایی که می‌توانیم سخت کار کنیم و آنچه را که در پشت سر خود جا گذاشته‌ایم، بازسازی نماییم تا آینده جدیدی را برای خود و فرزندانمان بسازیم.

    هیچ کارفرمایی حق ندارد از این رویاها سوءاستفاده کند. برخورداری از یک اخلاق کاری قدرتمند نباید وسیله‌ای برای بقا باشد.

    نژادپرستی در کانادا به سلسله مراتب قدرت مربوط است

    پاریس مهاجری که از اسکاتلند به کانادا آمده، معتقد است نژادپرستی در کانادا به سلسله مراتب قدرت مربوط است و این در ماهیت فرصت‌های موجود برای اقلیت‌ها و مهاجرانی که در آنجا کار می‌کنند، مشاهده می‌شود.

    او ضمن تشریح تجربه ناامیدکننده‌اش در خصوص انجام کارهایی که ارتباطی با مجموعه مهارت‌های او نداشت، اظهار کرد:

    «آنها نمی‌خواهند ما مشاغل خوبی داشته باشیم».

    پاریس به‌عنوان مهاجری رنگین‌پوست می‌گوید:

    «شما در آنجا خرحمالی می‌کنید، ولی به جایی نمی‌رسید».

    وقتی پرنیا و همسرش بالاخره توانستند یک موقعیت شغلی خوب پیدا کنند

    با این وجود، پرنیا در نهایت توانست به یک موقعیت شغلی دست پیدا کند. در بهار سال ۲۰۱۸، پس از آنکه بیش از ۲ سال در مشاغلی کار کرد که تنها برای گذران زندگی کفایت می‌کردند، او و همسرش توانستند شغل‌هایی را به دست بیاورند که قادر به استفاده از مهارت‌های‌شان بودند.

    پرنیا اکنون به‌عنوان Design Drafter در یک شرکت معماری مشغول به کار است و همسرش به‌عنوان طراح داخلی برای یک شرکت محلی سازنده خانه‌های سفارشی کار می‌کند.

    [elfsight_pdf_embed id=”363″]

    [elfsight_pdf_embed id=”369″]

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا
    باز کردن چت
    1
    سلام به سایت آتش خوش آمدید
    پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟