مطالبی در این باره

سایر مطالب آتش شماره ۲۶۴

  • آتش ۲۶۴؛ یک عروسی کاملا بالیوودی در دوران کرونا و در قلب تورنتو
  • درست مثل بالیوود؛ ۴ روز عروسی مجلل دختر و پسر مهاجر هندی در اوج کرونا در کانادا
  • زنان و اقلیت‌های نژادی چه سهمی از مناصب مدیریتی در کانادا دارند؟
  • ۱۰ نشانه اینکه وقت آن رسیده با مشاور مسکن خود خداحافظی کنید
  • یک آگوست غیرمنتظره در بازار مسکن، چه اتفاقی افتاد؛ چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
  • پدرام ناصح پدرام ناصح
    زندگی مهاجرانمهاجرت

    درست مثل بالیوود؛ ۴ روز عروسی مجلل دختر و پسر مهاجر هندی در اوج کرونا در کانادا

    Uppekha و Rahim نمی‌توانستند صبر کنند تا کرونا از بین برود، سپس مراسم ازدواج‌شان را برگزار کنند. این زوج جوان هندی‌الاصل که در تورنتو زندگی می‌کنند، توانستند در عین رعایت پروتکل‌های بهداشتی و در پیش گرفتن برخی راهکارها، انواع مراسم سنتی هندی را در عروسی خود اجرا کنند. هرچند که مراسم آنها مانند عروسی‌های 800 نفری هندی بزرگ نبود و عده‌ای از آشنایان، از طریق ویدیو کنفرانس شاهد ازدواج‌شان بودند

    بهروز سامانی بهروز سامانی

    فهرست مطالب

    اگر عاشق دیدن فیلم‌های بالیوودی باشید، حتما تا حدی با مراسم عروسی‌ سنتی هندی آشنایی دارید. مراسم عروسی هندی‌ها معمولا بسیار تجملاتی، پر زرق و برق و همراه با آیین‌های متعدد است و با حضور مهمان‌های بسیار زیادی برگزار می‌شود.

    حالا خودتان را جای یک دختر هندی ساکن تورنتو که اتفاقا بازیگر بالیوود هم هست قرار دهید و ببینید وقتی برای برگزاری یک جشن عروسی تجملاتی برنامه‌ریزی کرده‌اید، اما کرونا بی‌خبر از راه می‌رسد، چه احساسی خواهید داشت.

    Uppekha Jain از آن دخترهایی است که هیچ علاقه‌ای به برگزاری یک مهمانی کوچک به جای جشن عروسی ندارند و دلشان می‌خواهد یک عروسی رویایی در فضای باز و در کنار آب داشته باشند.

    او و همسرش Rahim که یک بانکدار هندی در تورنتوست، توانستند با راهکارهای جالبی، مراسمی که شباهت زیادی به ایده‌آل‌هایشان داشت را در تورنتو برگزار کنند.

    در این مطلب، می‌توانید ماجرای برگزاری مراسم عروسی سنتی Uppekha و Rahim را از زبان خودشان و به نقل از تورنتو لایف بخوانید.

    Rahim Allani بانکدار سرمایه‌گذار هندی ۳ سال قبل با Uppekha Jain، بازیگر بالیوود در تورنتو در بار مشهور Cabana Pool آشنا شد. آنها در نظر داشتند که در پاییز سال ۲۰۲۰ در اسپانیا با هم ازدواج کنند، ولی وقتی متوجه شدند که به این زودی‌ها امکان مسافرت فراهم نمی‌شود، تصمیم گرفتند مراسم عروسی خود را زودتر برگزار کنند.

    براساس تقویم مذهبی هندو، روز شانس آنها ۲۵ جون بود. بنابراین، آنها در ۳ هفته، مراسم مجلل و چند روزه خود را به همراه آتش‌بازی و تعویض چند دست لباس، برگزار کردند.

    در ادامه، می‌توانید روایت رحیم و اوپکا درباره ماجراهای آشنایی و ازدواج‌شان را از زبان خودشان بخوانید.

    اوپکا و رحیم نخستین بار آشنا می‌شوند

    رحیم: ما حدودا ۳ سال پیش با هم آشنا شدیم، یعنی وقتی که اوپکا برای عروسی برادرش در تورنتو بود. من با بی‌میلی به همراه دوستم در یک روز شنبه در تابستان ۲۰۱۷ به Cabana رفتم. یکی از دوستان مشترک‌مان با دو نفر دیگر به ما پیوستند که یکی از آنها اوپکا بود.

    دوستم گفت که اوپکا هنرمند اپرا در Mumbai است ولی اهل تورنتو می‌باشد. او را دیدم و محو زیبایی او شدم. کمی در مورد مومبای حرف زدیم ولی چون هر دوی ما آن زمان با کسی در رابطه بودیم، صحبت ما فراتر نرفت.

    در مارچ سال ۲۰۱۸، من برای کار به مومبای رفتم. به دوست مشترکمان گفتم که دارم به مومبای می‌آیم و از او خواستم به اوپکا پیام بدهد تا دوباره با او ملاقات کنم. او به من گفت آن هفته تولد اوپکا است و من از او خواستم که اگر ممکن است با هم قراری بگذاریم.

    اوپکا: دوست مشترک ما همیشه من را به کسانی که به مومبای می‌آیند معرفی می‌کند. اما اسم رحیم در پیام‌های واتس‌اپ او به‌طور اتوماتیک به Rabin تصحیح شده بود و من به خاطر نمی‌آوردم که در مورد چه کسی صحبت می‌کند. او پیگیر ماجرا بود و ما در نهایت دوباره با هم ملاقات کردیم.

    تصادفی که باعث یک ملاقات و گپ طولانی شد

    پروسه مهاجرت - ارز نیاوران

    رحیم: ما یک بار در نزدیکی محل اقامتم دیدار کردیم. هر دو برنامه‌هایی برای ادامه شب داشتیم ولی به خاطر تصادف تاکسی، به بقیه برنامه‌های خود نرسیدیم و به گپ زدن ادامه دادیم و یک نوشیدنی به ۲ تا و ۳ تا تبدیل شد.

    یادم می‌آید که اوپکا به من گفت که چون وقتی در Cabana با هم ملاقات کردیم، خیلی ساکت بودی، تو را خوب نشناختم. آن هفته به مهمانی تولد او رفتم و بعد به تورنتو برگشتم. کمی بعدتر در همان سال، او برای همیشه به تورنتو برگشت و ما بیشتر از قبل همدیگر را می‌دیدیم.

    رحیم شوخی‌هایم را می‌فهمید و بلد بود نظر یک دختر جوان را جلب کند

    اوپکا: در مومبای خیلی زود با هم ارتباط برقرار کردیم. من ۸ سال آنجا زندگی می‌کردم و او مثل تنفس هوای تازه بود. او مرا درک می‌کرد و شوخی‌هایم را می‌فهمید. یک ساعت شیک دستش بود که توجهم را جلب کرد.

    می‌دانم که کلیشه‌ای به نظر می‌رسد ولی من فکر می‌کنم که شوخ‌طبعی، یکی از پایه‌های اصلی هر رابطه خوبی است و ما خیلی می‌خندیدیم. او خیلی خوب می‌دانست که چطور نظر یک دختر جوان را جلب کند.

    رابطه طولانی و بی‌نتیجه را دوست نداشتم و می‌خواستم مستقیم سراغ ازدواج برویم

    رحیم: من در ۱۰ سال اخیر به‌طور مرتب به مومبای سفرهای کاری داشتم و به همین دلیل، حرف‌های مشترکی در مورد تورنتو و هند داشتیم.

    شگفت‌زده می‌شدم از اینکه او چقدر حرف جدید برای گفتن دارد. ما رسما از اوایل سال ۲۰۱۹ رابطه‌مان را شروع کردیم.
    اوپکا: ما در واقع نامزد نکردیم. من به رحیم گفتم رابطه‌های طولانی و بی‌نتیجه را دوست ندارم چون قبلا هم دو بار سابقه نامزدی داشتم. می‌خواستم مستقیم سراغ ازدواج برویم.

    وقتی کرونا برنامه‌های‌مان را برای عروسی گرفتن در مکزیک یا اسپانیا به‌هم زد

    اوایل سال ۲۰۲۰، تصمیم گرفتیم که اواخر پاییز در یک جای گرم ازدواج کنیم. ما به مکزیک یا اسپانیا فکر می‌کردیم. من فضای باز را دوست دارم و می‌خواستیم مقصدی برای عروسی انتخاب کنیم که کنار آب باشد. تا اینکه کرونا از راه رسید.

    رحیم: قرار بود برای تولد اوپکا در ماه مارچ به مومبای و سپس به هنگ‌کنگ برویم. یک حلقه در مومبای سفارش داده بودم و می‌خواستم رسما در هنگ‌کنگ از او تقاضای ازدواج کنم تا بتوانیم برنامه‌ریزی برای عروسی را شروع کنیم. ولی در تاریخ ۱۳ مارچ تصمیم گرفتیم که به این سفر نرویم. خوشبختانه این کار را نکردیم چون هند همان آخر هفته قرنطینه شد. حلقه‌ای که سفارش داده بودم هنوز آنجاست.

    تصمیم گرفتیم چند هفته صبر کنیم و ببینیم همه چیز به روال قبل برمی‌گردد یا نه. در آن زمان شرایط اسپانیا روز‌به‌روز بدتر می‌شد.

    اوپکا: به همین خاطر فکر کردیم که بهتر است در مکزیک عروسی بگیریم. ولی همان موقع کرونا به مکزیک رسید. داشتیم فکر می‌کردیم که در نیاگارا عروسی بگیریم ولی همه جا بسته شد.

    Uppekha و Rahim
    Uppekha و Rahim

    انتخاب تاریخ مراسم عروسی براساس تقویم مذهبی

    رحیم: ما دو دین مختلف داریم؛ من مسلمان اسماعیلی هستم و اوپکا جین Jain و هندو است. مادر اوپکا به ما گفت که براساس تقویم مذهبی، بهترین تاریخ برای برگزاری عروسی، روز ۲۵ نوامبر است. ولی ما دوست داشتیم در فضای باز عروسی بگیریم.

    او به ما گفت که اگر نخواهیم در ۲۵ نوامبر عروسی بگیریم، بهترین تاریخ دیگر برای این کار ۲۵ یا ۲۸ جون است. ما ۲۵ جون را انتخاب کردیم و فقط ۳ هفته برای آن وقت داشتیم.

    اوپکا: خیلی از افراد، عروسی خود را به سال ۲۰۲۱ موکول کردند ولی ما برعکس آنها تصمیم گرفتیم در همین شرایط سخت کارمان را انجام دهیم. ما با خودمان فکر کردیم کرونا آمده؟ بسیار خب، مسئله‌ای نیست و ازدواج می‌کنیم. البته، این کار سختی‌های زیادی هم داشت.

    چالش برگزاری مراسم عروسی با مهمان‌های بسیار کم

    معمولا عروسی‌ها در جنوب آسیا، مهمانی‌های زیادی دارد. هر دوی ما دوستان و آشنایان زیادی داشتیم. فقط یک طرف از خانواده رحیم به تنهایی ۴۵ نفر جمعیت دارد. وقتی برنامه‌ریزی خود را شروع کردیم، محدودیت دورهمی‌ها و تجمعات هنوز ۵ نفر بود.

    ما بین خانه خانواده رحیم و خانواده من در رفت‌وآمد بودیم. در خانه آنها والدینش، خواهر، شوهر خواهر و دو بچه زندگی می‌کردند. در خانه خانواده من والدینم، برادرم و همسرش زندگی می‌کردند. به همین دلیل، در کمترین حالت ما ۱۰ نفر بودیم. علاوه بر این، من نمی‌توانستم بی‌خیال مراسم عروسی در فضای باز و کنار آب شوم.

    رحیم: تصمیم گرفتیم که فعلا جشن کوچکی برگزار کنیم و بعدا در آینده، مهمانی هندی ۸۰۰ نفره بگیریم.

    من دوست داشتم عروسی بزرگ و مجلل داشته باشم نه یک مهمانی کوچک

    اوپکا: با شروع بازگشایی‌ها و زمانی که محدودیت تعداد تجمعات به ۱۰ نفر رسید، آماده بودیم که محل موردنظر را انتخاب کنیم.

    من از آن دخترهایی هستم که عروسی بزرگ و مجلل دوست دارم نه یک مهمانی کوچک در حیاط. فکر کردیم که یک سفر آخر هفته با خانواده داشته باشیم و یک جشن کوچک در فضای باز بگیریم ولی حتی در این شرایط هم پیچیدگی‌های خاصی وجود داشت.

    ما به دو عاقد نیاز داشتیم چون باید مراسمی برای هر دو مذهب می‌گرفتیم.

    Uppekha و Rahim
    Uppekha و Rahim

    خانه‌های زیبایی که برای برگزاری مراسم رزرو کردیم

    از طرف دیگر، من دوست داشتم طبق رسوم سنتی عروسی هندوها دور آتش راه بروم. برای همین، یک خانه Airbnb در Burlington رزرو کردیم که یک حیاط زیبا داشت و به ساحل می‌رسید.

    رحیم: در فاصله کمی بعد از اینکه این تصمیم را گرفتیم، دولت اعلام کرد که عروسی‌ها در فضای باز درBurlington باید تا ۵۰ نفر جمعیت داشته باشد و مراکز مذهبی با ۳۰ درصد از ظرفیت همیشگی خود اجازه برگزاری مراسم دارند. بنابراین، تصمیم گرفتیم که مراسمی در Meadowvale Jamatkhana هم برگزار کنیم. ما قبلا این خانه زیبا و بزرگ را کرایه کرده بودیم و برنامه‌های‌مان شروع شد.

    مراسم Sangeet کنسل شد ولی مراسم حنانگاری را برگزار کردیم

    اوپکا: مشکل دیگری که وجود داشت، مراسم پیش از ازدواج بود. برای من به‌عنوان یک دختر هندی، حنانگاری و مراسم Sangeet خیلی مهم بود. در مراسم Sangeet عده زیادی در نزدیکی هم آواز می‌خوانند و می‌رقصند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم این مراسم را بعدا برگزار کنیم. ولی حنانگاری را در فضای باز و با حضور فقط ۱۰ نفر انجام دادیم.

    این کار روز سه‌شنبه یعنی دو روز قبل از عروسی از ساعت ۱۱ صبح شروع شد و ساعت ۹ شب به پایان رسید. مادر بیچاره من مجبور بود همه کارها را خودش انجام دهد. هماهنگ کردن کارهای مراسم خیلی سخت بود ولی خیلی زود به اتمام رسید و یک روز به‌یادماندنی شد.

    برگزاری مراسم هندو با جمعیت کم اما همراه آتش‌بازی

    روز پنجشنبه مراسم هندو را بیرون ملک برگزار کردیم. ما محدودیت ۵۰ نفره برای برگزاری مراسم داشتیم ولی لیست دعوت‌مان فقط ۴۰ نفر بود. صندلی‌ها را متناسب با هر خانواده با فاصله قرار دادیم و آنها را نام‌گذاری کردیم. مراسم را زیر آلاچیقی برگزار کردیم که با گل تزئین شده بود. یک نوازنده فلوت هم داشتیم و مراسم آن روز با ۱۰ دقیقه نمایش آتش‌بازی به اتمام رسید.

    مهمانی کوکتل و کاناپه که در ۳ شیفت برگزار شد

    روز جمعه مهمانی کوکتل و کاناپه با دوستان نزدیک و در داخل خانه داشتیم. این مهمانی در ۳ شیفت و هر بار با حضور ۱۰ نفر برگزار شد. یک خواننده جاز و نقاش رویداد هم در مراسم حاضر بودند. در همه جا هم ماسک و دستکش و ضدعفونی‌کننده دست وجود داشت.

    مراسم عروسی کوچک، تجربه‌ای صمیمانه‌تر از عروسی هندی ۸۰۰ نفره بود

    رحیم: فکر می‌کنیم دیگر نیازی به برگزاری مهمانی بزرگ نیست. ما چندین مراسم با حضور تعداد کمی از افراد برگزار کردیم و فهمیدیم که این مراسم کوچک می‌تواند تجربه‌ای صمیمانه‌تر از عروسی هندی ۸۰۰ نفره باشد.

    من برای روز جمعهbartenders رستوران محبوبم یعنی East Thirty-Six در تورنتو را برای درست کردن کوکتل دعوت کردم.
    وظیفه تهیه غذا هم برعهده سرآشپزی از Chotto Matte بود. یکی از پسرعموهایم که بازیگر و خواننده است، برای اولین رقص ما با گیتارش نواخت و آواز خواند.

    برگزاری مراسم اسماعیلی را به اعضای درجه یک فامیل محدود کردیم

    اوپکا: آخرین مراسمی که داشتیم مراسم اسماعیلی بود که روز شنبه در Meadowvale Jamatkhana برگزار شد. آنها فقط به ۲۰ نفر اجازه ورود می‌دادند. بنابراین، این مراسم را به اعضای درجه یک فامیل محدود کردیم و همه باید ماسک می‌زدند.

    مادرم از یکی از اقوام در هند خواسته بود که ماسک‌‌های یک‌دست برای دخترها و پسرها و یک ماسک مخصوص برای عروس تهیه کند. ماسک‌ها دو روز قبل از عروسی رسیدند.

    از طریق ویدیوکنفرانس، مراسم را برای سایر دوستان و آشنایان پخش کردیم

    برای کسانی که نمی‌توانستند در مراسم باشند از طریق ویدیوکنفرانس Webex مراسم را پخش کردیم. در مجموع، برگزار کردن عروسی صمیمانه و خودمانی، تجربه خوبی بود. چیزی که فکر می‌کردیم فاجعه از آب در بیاید، رویایی و جذاب بود.

    مراسم سنتی دزدیدن کفش داماد را هم انجام دادیم

    رحیم: ما در مجموع و در طول سه روز، ۱۲۰ مهمان داشتیم. برخی از مراسم سنتی را هم برگزار کردیم مثلا در مراسم هندو در روز پنجشنبه، یک بازی انجام دادیم که در آن خانواده کفش‌های داماد را می‌دزدند و داماد باید برای پس گرفتن آن مذاکره کند و چانه بزند.

    یک جفت کفش را گران‌تر از آن چیزی که خریده بودم دوباره خریدم. نمایش ۱۰ دقیقه‌ای آتش‌بازی هم بسیار دیدنی بود.

    عروسی ما شبیه فیلم‌های بالیوودی بود

    اوپکا: عروسی ما مثل فیلم‌های بالیوودی بود با کلی تغییر لباس و تغییر لیست مهمان‌ها. داشتن یک عروسی رویایی در فضای باز و در کنار آب آن هم در دوران کرونا، شگفت‌انگیز بود. بسیاری از اعضای خانواده و دوستان از سراسر دنیا به‌صورت زنده در جریان مراسم بودند. آنها هیجان زده بودند و به ما گفتند که این عروسی مثل یک خبر خوب در بین انبوه خبرهای بد این روزها بود.

    مطمئنا کرونا هنوز وجود دارد ولی ما می‌خواستیم از شرایط موجود به بهترین شکل استفاده کنیم. کرونا به این معنا نیست که نمی‌توانید با رعایت اصول ایمنی، لذت ببرید و اتحاد دو خانواده را جشن بگیرید.

     

     

     

     

     

     

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا
    باز کردن چت
    1
    سلام به سایت آتش خوش آمدید
    پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟