این مادر مجرد با سه فرزند از تورنتو رفت و یک مزرعه خرید تا بز پرورش بدهد

شاید در این دوره و زمانه عجیب به نظر بیاید که کسی حاضر باشد خانه و زندگی‌اش را در داون تاون رها کند و زندگی در یک مزرعه را ترجیح دهد.

اما کریستن هولیوک این کار را انجام داد و در سال ۲۰۱۳ قطعه زمینی در بیرون Peterborough خرید و به همراه سه فرزند کوچکش به آنجا نقل‌مکان کرد.

شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید استارت این تغییر و تحول بزرگ در زندگی هولیوک و خانواده‌اش از ابتلای او به بیماری fibromyalgia و سندروم خستگی مزمن زده شد.

چرا‌که هولیوک به این نتیجه رسید که یکی از دلایل بیماری او، غذاهای ناسالم فرآوری‌شده و افزودنی‌های شیمیایی هستند.

برای همین تصمیم گرفت خودش آستین‌ها را بالا بزند و غذاهای سالم تهیه کند. او و فرزندانش این روزها در مزرعه‌شان سرگرم پرورش بز هستند.

اگر دوست دارید اطلاعات بیشتری درباره سبک زندگی جدید این خانواده داشته باشید، خواندن این مطلب برای شما جالب خواهد بود.

Kristen Holyoake، مادری با ۳ فرزند است که به‌تازگی مزرعه‌ای ۳۰ هکتاری در Bancroft انتاریو خریده است.۷ سال طول کشید تا او از قطعه زمین کوچکی در گوشه‌ای از دان‌تاون، به این مزرعه جدید و بزرگ رسید؛ مزرعه‌ای که تنها اندکی بیش از یک ساعت از شهر فاصله دارد.

شاید بپرسید که چه چیزی او را به اینجا کشانده است؟ پاسخ این است که «بزها».

مستند «سال بز» شبکه CBC سراغ چند خانواده کشاورز رفته است که شیفته این پستانداران سُم‌دار هستند و زندگی خود را حول محور آنها شکل داده‌اند. بزها از قدیمی‌ترین حیواناتی هستند که اهلی شده‌اند و رابطه نزدیک آنها با انسان‌ها، به بیش از ۱۰ هزار سال قبل برمی‌گردد.

بزها می‌توانند خیلی چیزها باشند: حیوانات نمایشی گران‌قیمت؛ حیوانات خانگی محبوب و سرزنده برای حیاط پشتی خانه؛ دام‌هایی برای تولید لبنیات و البته، درس‌های زندگی مهمی برای بچه‌ها. خیلی وقت‌ها هم ترکیبی از همه اینها هستند.
برای هولیوک، بزها بخش مهمی از آن چیزی بودند که زندگی او را تغییر داد.

وقتی بیماری هولیوک و ضرورت تغییر رژیم غذایی، او را به سمت پرورش بز برد

هولیوک که به fibromyalgia و سندروم خستگی مزمن مبتلا بوده، بیشتر عمر خود را با درد‌های مزمن سپری کرده است. او به یک تغییر نیاز داشت و به همین خاطر، به جستجوی رویکردهای جایگزین تغذیه پرداخت.

هولیوک می‌گوید:

«من واقعا تا آن موقع خیلی دنبال رژیم و این مسائل نبودم. وقتی فهمیدم که غذاهای فرآوری شده و افزودنی‌های شیمیایی و این جور چیزها، چقدر روی سلامتی من تاثیر داشته، واقعا تصمیم گرفتم که خودم را از آنها دور کنم».

او می‌گوید خریدن موادغذایی تازه و ارگانیک طبیعتا هزینه‌های زیادی دارد، بنابراین در مقطعی تصمیم گرفته که خودش آنها را پرورش دهد.

خرید زمین ۲۲ هزار هکتاری آغاز ماجرا بود

هولیوک در سال ۲۰۱۳ قطعه زمینی به مساحت ۲۲ هزار فوت مربع، درست در بیرون Peterborough خرید و سبزیجات فراوانی در آن کاشت. این سبزیجات، خوراک خانواده او را در ماه‌های تابستان تامین کرد و اندکی نیز برای زمستان باقی ماند.

هولیوک راننده اتوبوس مدارس هم بود و شغلش به او اجازه می‌داد که در بین سرویس‌های صبح و بعدازظهر، ساعات اضافی خود را به کار در باغچه‌اش اختصاص دهد. او سپس شروع به پرورش بز کرد.

هولیوک در این مستند می‌گوید: «به نظر می‌رسد بزها کمی بیشتر از بقیه دام‌های اهلی، با انسان ارتباط برقرار می‌کنند».

کارهایی که هولیوک در مزرعه‌اش انجام می‌داد

هولیوک با گله سم‌داران خود، شیر، ماست و پنیر خانواده‌اش را تامین می‌کرد و بچه‌های آنها را می‌فروخت تا درآمدی هم داشته باشد. او بزهایش را به نمایشگاه‌ها و بازارهای دام نیز می‌برد.

در فصل‌های تابستانی معمول، خانواده هولیوک تقریبا تمام آخر هفته‌ها را در این نمایشگاه‌ها می‌گذراندند.

بزها فرصت مهمی برای آموزش و یادگیری بچه‌ها هستند

هولیوک می‌گوید بزها علاوه بر منبع کسب درآمد و تامین موادغذایی تازه‌، حیوانات خانگی جذابی هم هستند و فرصت‌های مهمی برای آموزش و یادگیری بچه‌ها فراهم کرده‌اند.

هولیوک توضیح می‌دهد:

«فکر می‌کنم خیلی برای بچه‌ها مفید است که یاد بگیرند چطور کارهایشان را خودشان انجام بدهند، غذای‌شان را خودشان پرورش بدهند و بخشی از کل این پروسه باشند. البته، این کار همیشه آسان نیست. جنبه‌های دشوار زیادی هم وجود دارد. ولی درس‌های فراوانی برای زندگی، می‌‌توان از این مسائل یاد گرفت».

بچه‌ها هم در غذا دادن به بزها و دوشیدن شیر آنها کمک می‌کنند

هولیوک می‌گوید در مزرعه، هر روز با بقیه روزها متفاوت است. گاهی خانواده او روی وجین و برداشت سبزیجات تمرکز دارند و گاهی انبار غله نیاز به نظافت دارد، ولی روزهایی هم هست که می‌توانند مرخصی داشته باشند. او می‌گوید: «همیشه هم کار نیست».

سه فرزند هولیوک، Logan و Griffin که به ترتیب ۱۰ و ۷ سال دارند و دخترش Ainsley، که ماه اکتبر ۴ ساله می‌شود، برای غذا دادن به بزها و دوشیدن شیر آنها کمک می‌کنند و برای نمایش‌ها تمرین می‌کنند.

مستند «سال بز»، لوگان را در حال نمایش مهارت‌ها و دانش خود در کنترل بزها در حضور داوران مسابقه به تصویر کشیده است. اکنون کوچکترین فرزند هولیوک نیز برای رقابت اشتیاق دارد.

هولیوک می‌گوید:

«آینسلی عاشق این است که وقتی من مشغول کارهای دیگر هستم، برای نمایش خود با بزها، تمرین کند».

بزها رابطه نزدیکی با انسان‌ها برقرار می‌کنند

هولیوک می‌گوید یکی از خاص‌ترین ویژگی‌های بزها رابطه‌ نزدیکی است که می‌توانند با انسان‌ها برقرار کنند. هرکدام از اعضای خانواده او یک بز دارد که هر جا برود دنبالش می‌آید. این ارتباط نزدیک، همچنین کمک کرده است که بچه‌های او بتوانند در مواجهه با سرخوردگی‌ها و از دست دادن‌ها، بلوغ بیشتری پیدا کنند.

هولیوک می‌گوید:

«ما گاهی جنبه‌های تلخ حیوانات‌مان را هم می‌بینیم. گاهی مجبور می‌شویم تصمیم‌های سختی بگیریم یا ممکن است حادثه‌ای رخ بدهد. اینکه بچه‌ها در سنین پایین این چیزها را درک کنند و بتوانند با احساسات خود کنار بیایند، باعث می‌شود بعدا سلامت فکری و روانی بهتری داشته باشند».

خواب و خیال‌هایی که هولیوک برای مزرعه‌اش دیده است

در ملک جدید و بزرگ هولیوک، کارهای زیادی باید صورت گیرد. پارتنر او یک ویدیو از ملک در کانال مزرعه‌داری‌اش در یوتیوب به اشتراک گذاشته که توجه زیادی را در فضای آنلاین به خود جلب کرده است.

هولیوک یک گلخانه خریده است و قصد دارد آن را با یک دیگ بخار فضای باز با سوخت چوب گرم کند تا امکان پرورش گیاه در تمام طول سال را داشته باشد. او در نظر دارد گاو و خوک هم به مزرعه بیاورد، حدود ۵۰۰ اصله درخت برای تولید شیره افرا در بهار بکارد، یک بازارچه برای مزرعه باز کند و با استفاده از انرژی خورشیدی، نیاز خود به برق را به‌طور کامل تامین نماید.

او امیدوار است که ویدیوهای بیشتری در کانال پارتنرش، که تلاش‌های او را دنبال می‌کند، به اشتراک بگذارد.

هولیوک از تغییر سبک زندگی‌اش بسیار راضی است

هولیوک هنگامی که چند سال پیش تصمیم گرفت کنترل سلامتی‌اش را به دست بگیرد، راهی را پیمود که اکنون به یک سبک زندگی پایدار و خودبسنده تقریبا کامل منتهی شده است.

او می‌گوید یکی از چیزهایی که بیشترین سورپرایز را برای او داشته، این است که طی کردن این مسیر، چقدر برایش رضایت‌بخش بوده است.

او می‌گوید:

«فکر می‌کنم که این احساس رضایت‌مندی، پاداش دانستن این است که تمام آن تلاش‌ها و سخت‌کوشی‌ها به ثمر نشسته است. البته، کارها همیشه طبق برنامه پیش نمی‌رود. هر روز ممکن است در جایی اشتباهی صورت بگیرد. ولی من در کل، از راهی که در این چند سال طی کرده‌ام، کاملا خشنودم».