علی احساسی؛ کاندیدای ایرانیتبار در انتخابات ۲۰۱۹ – ویلودیل
علی احساسی کاندیدای حزب لیبرال در ویلودیل، متولد سال ۱۳۴۹ و شناسنامه او شماره یک صادره از ژنو است. او به خاطر شغل پدرش که دیپلمات و کارمند وزارت خارجه بود، دوران کودکی را در کشورهای مختلفی گذرانده است. احساسی در سه سالگی به نیویورک میرود و سالهای آغازین دبستان را در مدرسه سازمان ملل متحد درس میخواند.
احساسی سپس با خانواده به ایران باز میگردد و سالهای آخر ابتدایی را در مدرسه انگلیسی تهران و دوره راهنمایی را که مصادف با سالهای پس از انقلاب بوده در مدرسه فارسیزبان طی میکند. احساسی بعد از آن چند ماهی را به اروپا میرود تا بالاخره در سن ۱۵سالگی به کانادا میآید و سالهای آخر دبیرستان را در تورنتو میگذراند: «اینجا که آمدیم من به دبیرستانی در منطقه North York میرفتم؛ منطقهای که از لحاظ بافت جمعیتی واقعا متنوع است. همین برایم جالب بود.»
احساسی در جوانی اهل فوتبال و تنیس بوده، هر چند الان هم بازیهای راکتی مثل تنیس و اسکواش را انجام میدهد: «یک دورهای خوره فوتبال بودم. اصلا توپ فوتبال را که میدیدم بیتاب میشدم. همیشه یا داشتم فوتبال بازی میکردم و یا فوتبال میدیدم. البته در جوانی تنیس هم زیاد بازی میکردم. الان به مراتب کمتر از سابق ورزش میکنم. به فوتبال خیلی علاقه دارم، ولی متاسفانه نمیتوانم آن را به صورت مداوم پیگیری کنم. با این همه وقتی جام جهانی یا جام ملتهای اروپاست فوتبال را بیشتر پیگیری میکنم.»
علی احساسی لیسانس خود را در علوم سیاسی از دانشگاه تورنتو میگیرد و برای تحصیل در رشته اقتصاد، به مدرسه اقتصاد لندن در انگلیس میرود. او سپس به کانادا باز میگردد تا درس خود را در در دانشگاه حقوق Osgoode Hall Law School ادامه دهد.
علی احساسی در دانشگاه تورنتو مدیر دفتر یونیسف دانشگاه و در آزگود هم سردبیر نشریه حقوق دانشگاه بوده است. او همچنین در نیویورک به عنوان دیدهبان حقوق بشر فعالیت میکرده است.
احساسی پس از چند سال تحصیل، از دانشگاه آزگود درجه حقوقی میگیرد و بعد از فارغالتحصیلی در دفترهای مختلف حقوقی شروع به کار میکند: «تمرکزم همیشه بر تجارت بینالملل بود. به همین خاطر بعد از اینکه مدتی در بخش خصوصی کار کردم، به وزارت خارجه کانادا رفتم و چند سالی در بخش انعقاد قراردادهای تجاری کانادا با کشورهای دیگر مشغول به کار شدم. بعد از آن هم در وزارت توسعه اقتصادی و تجارت استان انتاریو، بهعنوان مشاور ارشد فعالیت میکردم.»
خیلیها علی احساسی را با فعالیتهایش در جریان کمکرسانی به قربانیان زلزله بم میشناسند: «وقتی زلزله بم رخ داد، من سخنگوی هیئت کمک به زلزلهزدگان بودم و گروه ما توانست در نهایت بعد از پیگیریها و جلسههای متعدد مبلغ ۱۴۰ هزار دلار جمعآوری کند و یادم میآید این بالاترین رقمی بود که یک گروه واحد توانسته بود برای چنین کاری جمعآوری کند.»
علی احساسی نوه عبدالحسین تیمورتاش، سیاستمدار و دولتمرد دوران قاجار و پهلوی است که پنج دوره نماینده مجلس و وزیر دربار در دوران پهلوی بوده است: «من خیلی در مورد تاریخ ایران در قرن بیستم خواندهام. به خاطر اینکه فکر میکنم ایران از زمان انقلاب مشروطیت تا انقلاب ۱۳۵۷، خیلی دوره جالبی است ولی متاسفانه درباره این دوره آن طور که باید و شاید مطالعه نشده است. ایران در این دوره از لحاظ اجتماعی در حال توسعه بوده و تجربیات جالبی داشته است. فکر میکنم ما در دهههایی خوب به جلو رفتهایم و متاسفانه در دهههایی این اتفاق نیفتاده است. برای همین، تلاطمی که این مملکت در اوایل قرن بیستم داشته برای من جالب بوده است.»
از او میپرسیم آیا نوه تیمور تاش بودن در تمایل علی احساسی بهحضور در حوزه سیاست موثر بوده یا نه: «شاید. ولی بهنظرم دلیل مهمتری وجود دارد. اینکه در کودکی زیاد مسافرت کنید به وسیع شدن افق فکری شما کمک میکند. من همواره به تاریخ علاقه داشتهام و شاید این دو موضوع باعث شده که سیاستمدار شوم.»
او ۱۴ سال است با همسرش Celeste زندگی میکند که او هم حقوق خوانده و وکیل دادگستری است. در طول هر دو انتخابات گذشته، بسیاری از آنهایی که شاهد کمپین علی احساسی بودهاند با همسرش نیز آشنا هستند: «او آنقدر لطف کرده و زحمت کشیده و دوندگی کرده، که حالا خیلیها ما را با هم میشناسند.» آنها در یک مدرسه درس خواندهاند و از طریق دوستان مشترکی که داشتهاند با هم آشنا شدهاند: «میتوانم بگویم طی این دو دوره کمپینهای انتخاباتی Celeste همیشه در دفتر کمپین حضور داشته است.»
علی احساسی اهل سفر است و در تعطیلات و وقتهای آزاد هم سعی میکند کتاب بخواند: «پیش از این که نماینده پارلمان بشوم، زمان زیادی از وقتم را کار داوطلبانه کردهام. همیشه از جوانی برای کار داوطلبانه اشتیاق داشتهام و برای همین خیلی از آخر هفتهها به دنبال انجام دادن کارهای مربوط به فعالیتهای داوطلبانه بودم.»
علی احساسی بر ۴ سال تجربه حضور در پارلمان فدرال و نیز تجربیات اجتماعی و دانش آکادمیک و پیشینهای که در مشاوره دادن به وزارت امور خارجه کانادا و دولت انتاریو دارد، تکیه کرده و امیدوار است بتواند دوباره به عنوان نماینده حزب لیبرال از ویلودیل به پارلمان کانادا راه پیدا کند. راهی که پدربزرگش عبدالحسین تیمورتاش صد سال پیش در ایران رفته بود.
گزارش به خوانندگان آتش – گفتگو با علی احساسی
شما دوباره برای انتخابات فدرال کاندیدا شدهاید، آیا این یعنی که در دوره اول خودتان را موفق میدانید؟
خب نه الزاما، ولی موفقیت در کار پارلمانی، مثل هر کار دیگری، نیاز به تجربه و آشنائی با چم و خم کار دارد. بنابراین واقعیت این است که در ۴ سال اول دشوار است که یک نماینده بتواند آن طور که در نظر دارد تأثیرگذار باشد.
البته، بدون شک در دوره اول نیز موفقیتهایی وجود داشته است. یکی از موفقیتهای ما در دوره اول، ارائه خدمات به سه هزار نفر از ساکنین ویلودیل بود. من در کمیتههای مختلفی مانند کمیته مهاجرت و کمیته حقوقی خدمت کردم و کارهای ارزنده و قابل توجهی در این دو کمیته انجام شد. همچنین، رییس چند کمیته مختلف بودم.
کار ما خدمت به مردم است و این خدمت حد و چارچوب ندارد. بنابراین، انسان همیشه این نگرانی را دارد که نکند آن اندازهای که لازم بوده زحمت نکشیده تا کاری را به درستی انجام دهد و میتوانست آن کار را بهتر به سرانجام برساند. این نکته همیشه مدنظر من است که چگونه میتوانم بیشتر خدمت کنم و تأثیرگذار باشم. امیدوارم در صورتی که انتخاب شوم بتوانم به مراتب بهتر و موفقتر از دوره اول فعالیت کنم.
وضعیت شما در منطقه به چه صورت است و فکر میکنید در این دوره انتخاب میشوید؟
نظرسنجیها در سطح شهر، استان و کشور انجام میگیرد اما واقعیتهای هر حوزه انتخاباتی میتواند با نتایج نظرسنجیها متفاوت باشد. بنابراین، هر کسی به شما گفت که میداند واقعیت حوزه انتخاباتی او چیست به نظر من اغراقآمیز صحبت کرده است. ما تاکنون فعالیتهای تبلیغاتی زیادی انجام دادهایم و اطلاعات زیادی برای ساکنین ویلودیل که حدودا ۱۰۰ هزار نفر هستند فرستادهایم. اما این که بخواهیم واقعبینانه در این مورد صحبت کنیم سخت است. ما هم اکنون جلو هستیم، همچنان به کارهای تبلیغاتی خودمان ادامه خواهیم داد و امیدوارم موفق شویم.
شرایط ظاهرا نسبت به سال ۲۰۱۵ برای حزب لیبرال تغییر کرده، چقدر حزب را در چهار سال گذشته موفق میبینید؟
حزب لیبرال در انتخابات پیشین یعنی در سال ۲۰۱۵ جمعا ۳۵۳ وعده داده بود که اخیرا ۲۲ استاد دانشگاه با همکاری یکدیگر کتابی با نام Assessing Justin Trudeau’s Liberal Government: 353 Promises and a Mandate for Change منتشر کردند و عملکرد حزب لیبرال را مورد بررسی قرار دادند. در این بررسیها مشخص شد تمامی این وعدهها از سوی حزب جدی گرفته شده و ۹۲ درصد از آنها تحقق پیدا کرده است.
در بخش دیگری از این کتاب، کارنامه دولتهای مختلف در ۴۰ سال اخیر بررسی شده و کتاب به این نتیجه رسیده که اتفاقا لیبرالها خوش قولتر از دولتهای دیگر بودهاند.
در این دولت ۴۸ هزار پروژه زیربنائی تصویب شده است. همچنین، دولت لیبرال تاکنون حدود ۴ میلیارد دلار فقط در ترانزیت سرمایهگذاری کرده، هیچ دولتی در تاریخ کانادا به اندازه دولت لیبرال در این زمینه سرمایهگذاری نکرده است. از سوی دیگر، ۱۰۰ هزار صندلی به ناوگان حمل و نقل عمومی اضافه شده است.
برای بیان موفقیتهای دولت لیبرال در ۴ سال گذشته، مثالهای متعددی در حیطههای مختلف وجود دارد.
طی این ۴ سال، رشد اقتصادی سالانه کانادا بالغ بر ۳ درصد بوده، در حالی که این میزان رشد طی ۱۰ سال زمامداری آقای هارپر، به طور متوسط یک درصد بوده است.
در حال حاضر، رشد اقتصادی باعث شده تا یک میلیون کار ایجاد شود که نیمی از آن در استان انتاریو بوده است.
علاوه بر این ۹۰۰ هزار کانادایی در این چهار سال از فقر خارج شدهاند. تخمینها نشان میدهد که از این تعداد ۳۰۰ هزار کودک و تقریبا ۱۰۰ هزار نفر از سالمندان بودهاند.
بنابراین اگر منصفانه به کارنامه نگاه کنیم، میبینیم که فعالیت حزب لیبرال در این ۴ سال مثبت بوده و کارهای زیادی انجام شده است.
رابطه با چین به دلایل گوناگونی برای کانادا بسیار مهم است و شما هم معاون کمیته پارلمانی کانادا و چین بودید. روابط دو کشور در سالی که گذشت با چالشهایی روبرو شد، شما چه دورنمایی برای این روابط میبینید؟
کانادا در دهه ۷۰ جزو اولین کشورهایی بود که دولت چین را در سطح بینالمللی به رسمیت شناخت و با این کشور ارتباط برقرار کرد. همچنین، کانادا کارنامه مثبتی از رابطه با چین و احترام به این کشور دارد.
با این حال، متاسفانه سال سختی داشتیم و نگرانی چین این است که چرا ما به تعهد بینالمللی که با آمریکا داریم وفادار بودیم. اما واقعیت امر این است که این یک پروسه حقوقی است نه سیاسی.
متأسفانه دولت چین در واکنش به پایبندی ما به قانون، کارهایی انجام داده است که درست نیست. در حال حاضر، چند کانادایی در چین زندانی هستند و این مساله روابط ما را با چالش روبرو کرده است. ما از کشورهای دیگری که دوستان کانادا هستند خواهش کردیم که آنها هم با دولت چین در مورد این دو کانادایی که در چین هستند صحبت و در این باره به ما کمک کنند.
سفیری هم که برای چین تأیید شده به گفته همگان، فرد مناسبی است و امیدوارم بتواند آن طور که باید و شاید به بهبود و گسترش روابط کانادا و چین کمک کند.
یکی از وعدههای دولت لیبرال در انتخابات 2015 برقراری رابطه با ایران و راهاندازی کنسولگری بود اما این وعده محقق نشد. دلیل این مساله چه بود؟
بله دولت کانادا این قول را داد، اما روابط بین کشورها دو طرفه است و موفقیت در داشتن رابطه خوب، مستلزم عزم و اراده هر دو طرف است.
متاسفانه در سالهای اخیر اتفاقاتی افتاد که نگرانی دولت کانادا را به دنبال داشت و باعث شد تا زمینه لازم برای همکاریهای مشترک به میزان کافی فراهم نشود.
یکی از این اتفاقات ده ماه بازداشت خانم هودفر استاد دانشگاه کنکوردیا و دارای دو تابعیت ایرانی – کانادایی در ایران بود و اتفاق دیگر هم درمورد مرحوم سید امامی بود. وقتی هم که خانواده آن مرحوم که دو تابعیتی هستند، میخواستند به کانادا بیایند، دولت ایران به دو فرزند او اجازه خروج داد، اما اجازه نداد تا همسر ایشان از ایران خارج شود.
وزیر امور خارجه کانادا هم آن زمان اعلام کرد تا این خانم آزاد نشود نمیتوان انتظار داشت که روابط بهبود پیدا کند.
البته هفته گذشته ایشان برگشتند.
بله خوشبختانه خانم دکتر امامی به تازگی به کانادا برگشتند. در هر صورت ایرانیان کانادا با مشکلات متعددی از لحاظ کنسولی روبرو هستند و ما باید این مساله را بهعنوان یک اولویت در نظر بگیریم. هفت سال پیش که روابط میان دو کشور قطع شد، دولت کانادا ایتالیا را به عنوان حافظ منافع معرفی کرد، اما ایران ۷ سال طول کشید تا سوئیس را به عنوان حافظ منافع خود در کانادا معرفی کند.
البته این حفاظت منافع شامل خدمات کنسولی به جامعه ایرانی – کانادایی نمیشود.
اگر چه شما نماینده مردم ویلودیل هستید که طبیعتا تنها بخشی از آنها ایرانی هستند، ولی چون خود شما هم ایرانیالاصل هستید، طبیعتا کامیونیتی ایرانی علاقمندی بیشتری به شما دارند. چند درصد از مردم ویلودیل ایرانی هستند؟
تخمینی که زده میشود این است که تقریبا در حوزه انتخاباتی ما ۱۰ درصد ایرانیالاصل هستند. من حداکثر سعی خودم را انجام دادهام که در برنامههای مختلفی که توسط ایرانیها انجام میشود حضور داشته باشم و در حد توان، کمک و همیار جامعه ایرانیها باشم.
سالها قبل از این هم که به مجلس راه پیدا کنم، همیشه در جامعه ایرانیها فعال بودم و کارهای داوطلبانه زیادی انجام میدادم و احترام و عشق خاصی به جامعه ایرانی – کانادایی دارم.