شما هم میخواهید مشاور مسکن بشوید؟ همه آنچه باید درباره این حرفه بدانید
فهرست مطالب
شماره ۱۰۷ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
آیا شما هم میخواهید به عنوان مشاور املاک وارد این بازار شوید؟ آیا شما هم جزو آنهایی هستید که به تازگی مجوز فعالیت خود را در حرفهی املاک گرفتهاید و آمادهاید که به این بیزینس بپیوندید؟ این مطلب که به قلم Brian Martindale یکی از خبرههای این بازار در کانادا در نشریه REM نوشته شده، توصیف و پیشبینی شرایط بسیاری از آنهایی است که مثل شما تازهکار هستند. او در این مطلب مینویسد که مطالعه نکردن و عقبماندن از بحثهای روز بازار مسکن، میتواند چه بلایی بر سر تازهکارهای بازار بیاورد. توصیههای او را بخوانید و برای مدتی آن را امتحان کنید؛ مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد.
Brian Martindale – حتما خیلی از مربیان کلاسهای املاک، کارگزارها، مشاوران املاک و سایر دستاندرکاران این حرفه از روی حسن نیت به شما توصیه کردهاند که باید آمادگی این را داشته باشید و بتوانید از لحاظ مالی دوام بیاورید، که شش ماه تا ۹ ماه (شاید هم بیشتر) بدون هیچ درآمدی سر کنید.
آنها همچنین میگویند منابع مالی احتمالا اندک خود را صرف تبلیغات هفتگی کنید. این هم توصیه درستی است که آنها به شما میکنند.
آغازی پر از شور و هیجان
شما با هیجان و حرارت کار خود را آغاز خواهید کرد؛ یک شروع پرسرعت. باید گفت این رویکرد واقعا درست است اما باز هم کافی نیست. در کنار این تبلیغات و شروع قوی، باید خصوصیات دیگری هم داشت.
این الگوی ذهنی مثبت که باید با قدرت شروع کنید، حتما تاثیر خود را خواهد گذاشت، اما به شرط آنکه در درون خود احساس اعتماد به نفس فوقالعادهای داشته باشید.
شما ممکن است برونگرا باشید یا نباشید. ممکن است آدم خوش سر و زبانی باشید، یا نباشید. ممکن است با توجه به نتایج امتحانات کلاسهای آموزشی املاک خود، بر این باور باشید که از حد متوسط آدمهای شاغل در این حرفه باهوشتر هستید، و گذشته از این، مدیر فروش جدیدتان نیز همین حرف را به شما گفته باشد. اگر هم این را نگفته باشد، احتمالا چنین چیزی از او خواهید شنید: «ادایش را در بیاور، تا وقتی که راه بیافتی.»
شما در اوایل کار به خودتان اینگونه دلداری میدهید: «دست و پای من را نبندید!»
شش ماه بعد؛ آغاز سربالایی
شما با پشتکار فراوان روی طرح تبلیغاتی خود زحمت کشیدهاید. هزاران دلار صرف تبلیغ اسم بنگاه املاک خود کردهاید و حالا اسم شما با فونت خیلی کوچکتری در نزدیکیهای آخر صفحهی تبلیغها چاپ میشود. اما وضعیت بیزینس چهطور است؟ شما موفق به لیست کردن دو خانه برای فروش شدهاید که هر دوی آنها هنوز در بازار هستند. پولهایتان دارد تمام میشود، اما صورتحسابها تمامی ندارد.
مطمئنا این چیزی نیست که در رویاهایتان دیده بودید. اعصابتان دارد کمکم به هم میریزد. شبها دیگر خواب راحتی ندارید. این سوال برایتان پیش میآید که آیا اساسا تصمیم برای وارد شدن به این حرفه، که اکنون بیشتر فقط درد سر است تا پول پارو کردن، درست بود یا نه.
اشتباه رایج؛ وقت مطالعه ندارم
شاید لازم باشد چندتایی از مقالات تخصصی را بخوانید که برای کمک به افرادی مثل شما که روزگار دشواری را پشت سر میگذارند طراحی شده است. اما نه، شما وقت این جور چیزها را ندارید؛ شما باید حالا هر چه سریعتر بدوید و در طول روز ساعتهای بیشتری کار کنید… هفت روز هفته. به آن آهنگ قدیمی بیتلز فکر میکنید، «هشت روز هفته.»
شما در حال تبدیل شدن به بردهی شغل رویاهایتان هستید و برای به چنگ آوردن حق کمیسیونی که واقعا به آن نیاز دارید، باید بدوید.
درست است که شما در حال طی کردن دورهی کارآموزی خود هستید اما این واقعا کارآموزی نیست، چون کارآموزها باید هر هفته دستمزد بگیرند. چه کسی وقت این را دارد که روزی نیمساعت بنشیند و زمان با ارزش خود را صرف مطالعه کند؟ شاید بعدا که اوضاعتان روبراه شد و توانستید نفسی به راحتی بکشید، وقت کافی برای خواندن مقالههای تخصصی پیدا کنید.
یک سال و نیم بعد؛ ادامه کابوس
بالاخره دو سه معامله به انجام رساندهاید (یا یکی دو تا بیشتر). شما از نظر جسمی و روحی کاملا خسته شدهاید و احتمالا به کلی از پای درآمدهاید. نسبت به دو سال پیش پول خیلی کمتری در حسابهای بانکیتان دارید. هنگامی که هزینههای دو سال گذشته و زمان سرمایهگذاری شده در این کار مشقتبار را در نظر میگیرید، درآمد ساعتی شما از همهی شغلهای دیگری که قبلا داشتهاید کمتر بوده است. زرق و برق این حرفه به کلی ناپدید شده است. اقساط وام اتومبیل شیکتان دارد طاقتفرسا میشود. رانندگی کردن با آن دیگر لذتبخش نیست. پیش خودتان تاسف میخورید و میگویید: «لعنت به من، چرا ماشین قدیمی خودم را که پولش را کامل داده بودم، نگه نداشتم؟» نمیدانید که آیا هرگز قادر خواهید بود وضعیت فعلی خودتان را در قبال این حرفه تغییر دهید یا نه.
شما باید آنچه ضروری است را انجام بدهید تا بتوانید مثل مشاوران املاک حرفهای و گردنکلفت بازار باشید و توان رقابت با آنها را به دست آورید.
آنها همیشه میدانند به مشتری چه چیزی باید بگویند و چه زمانی بگویند و چه چیزی نباید بگویند و چه زمانی نباید بگویند. میدانید که خیلی از این حرفهایها، اتوماتیکوار کلماتی را به عنوان توصیه به مشتریهایشان میگویند. این در حالیست که شما صداقت دارید، اما این صداقت اجازه نخواهد داد که در این حرفه به جایی برسید.
شما به جایی رسیدهاید که دیگر احساس تعلق به این فرهنگ نمیکنید؛ چرا که دیگر به اندازهی کافی احساس صلاحیت نمیکنید که بخواهید اظهار نظری داشته باشید. چون خودتان را عضوی قابل قبول و پذیرفتهشده در این فرهنگ نمیدانید. شما و خیلیها مثل شما در حال خروج از این فضا هستید. در درون خود این مساله را احساس میکنید، هر چند که در ظاهر هنوز قبول نکردهاید.
این سناریوی تاسفباری است که خیلی وقتها برای تازهکارهای دنیای املاک و مستغلات اتفاق میافتد.
ناکامیهای زودهنگام در میان جمعیت تازهکارها، به همراه نگرش شایع «من وقت مطالعهی هیچ چیزی ندارم» در بین جان به در بردگان در حال تقلا (که بیشتر کارگزارهای املاک را تشکیل میدهند) و نگرش تا حدی تکبرآمیز در بین برخی از آدمهای موفق این حرفه، میتواند مجموعه دلایلی باشد که چرا سردی و بیروحی بر این حرفه سایه انداخته است و خیلی از مشاوران املاک، مطالعه و یادگیری فعالانه را وقت تلف کردن میدانند. این واقعیتی خطرناک و زیانبار است. این واقعیتی موذیانه است و با همان شدت ادامه دارد.
خود را به خواندن عادت بدهید
تازهکارها مراقب باشید! از همین حالا برای خواندن مطالب تخصصی و معتبر وقت بگذارید؛ فقط نیمساعت در روز، هر روز و بدون تعطیلی. این کار را ادامه دهید و خواهید دید که بعد از سه هفته تبدیل به عادتی خواهد شد که منتظر رسیدن وقتش هستید. عادت کردن کلید کار است. خود به خود تمایل پیدا خواهید کرد که هر روز به طور فعالانه چیزهای جدیدی یاد بگیرید. این احساس به تدریج در شما ایجاد خواهد شد که بخشی از معادله هستید.
حرفهای شدن و موفقیت مالی چیزی نیست که با گرفتن مجوز کار، به شکلی جادویی از راه برسد. باید زحمت بکشید و خودتان را پرورش بدهید؛ اول حرفهای شدن و بعد موفقیت مالی.
انسانهای باهوش همواره در حال مطالعه هستند. وقت آن رسیده که شما هم تبدیل به یک مشاور املاک باهوش بشوید. مشتریها متوجه هوشمندی تازه و در حال پیشرفت شما میشوند. از افتادن به دام سردی شغل املاک بپرهیزید. با پشت کار بخوانید. این کار شما را فعال خواهد کرد و این احساس را پیدا خواهید کرد که به مجموعه تعلق دارید.