از آلاسکا تا کلگری؛ ۳۴۵۰ کیلومتر سفر کابوی برزیلی با اسب

Masetti Leite عاشق ماجراجویی و فراری از کارهای عادی و تکراری است. برای همین، یک سال پیش تصمیم گرفت سفری را با اسب از آلاسکا تا Calgary شروع کند؛ سفری که این ماه به پایان مسیر خود رسیده و او توسط مقامات رسمی و پلیس سواره کانادا مورد استقبال قرار گرفته است.

این رویداد، موفقیت بزرگی برای این کابوی برزیلی محسوب می‌شود؛ به‌ویژه این که رژه رسمی مراسم The 2020 Calgary Stampede که به دلیل کرونا کنسل شده، به نام او نام‌گذاری شده است.

Masetti Leite در این سفر، سختی‌های زیادی را از سر گذراند، از مبارزه با حشرات، بوفالو و آب‌وهوای بد گرفته تا روبه‌رو شدن با یک خرس گریزلی؛ اما هیچ کدام از آنها نتوانست به اندازه بی‌وطنی و بحران هویت، او را نگران و ناراحت کند و حتی اشکش را درآورد.

در این مطلب، روایت‌های جالبی درباره سفر‌های طولانی این کابوی برزیلی با اسب می‌خوانید و با سخت‌ترین قسمت‌های زندگی این ماجراجو آشنا می‌شوید.

Filipe Masetti Leite دومین سفر یک ساله خود را که پر بوده از ماجراجویی‌ها و مبارزه با حشرات، خرس‌ها، بوفالو و آب‌وهوای نامساعد بالاخره به پایان رساند و در میان استقبالی گرم وارد کلگری شد.

رژه رسمی مراسم The 2020 Calgary Stampede به نام این کابوی برزیلی نام‌گذاری شد

این کابوی برزیلی ۳۳ ساله، در کانادا بزرگ شده و می‌خواهد شهروند کانادا شود. او این ماه به انتهای سفر طولانی ۳۴۰۰ کیلومتری که با اسب از آلاسکا تا کلگری طی شده، رسیده است.

مراسم The 2020 Calgary Stampede که قرار بود برگزار شود، به خاطر کرونا کنسل شد. با وجود کنسل شدن این مراسم، رژه رسمی این رویداد به نام Masetti Leite نام‌گذاری شد.

او با همراهی مقامات رسمی و پلیس سواره کانادا سوار بر اسب، مورد استقبال قرار گرفت. آنها این کابوی برزیلی را تا یک جشن کوچک در میدان‌های Stampede شهر همراهی کردند.

چیزی که پایان سفر را برای این کابوی، غم‌انگیز می‌کند

Masetti Leite هفته گذشته در جاده‌ای متروکه توقف کرد؛ مسیری که معمولا توسط کمپرها و ماشین‌های حمل الوار مورد استفاده قرار می‌گیرد و در ۱۲۰ کیلومتری از شمال غربی کلگری قرار دارد.

او با خنده در مورد پایان سفرش گفت: «غیر از اینکه به کلگری نزدیک می‌شوم و می‌توانم آب‌جویی بخورم، از اینکه با پونی‌هایم خداحافظی می‌کنم، بسیار ناراحتم».

او می‌گوید از زمانی که برای سفر از Anchorage در می ۲۰۱۹ با دو اسبش به نام‌های Smoky و Mack راه افتاده، از سفر در بزرگراه‌های بزرگ اجتناب کرده است.

سفرهای دیگری که Masetti Leite با اسب طی کرده است

این سفر، اولین سفر طولانی او با اسب نیست. سفرهای طولانی با اسب، سفرهایی هستند که در یک سفر بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر مسیر را در برمی‌گیرند.

او یک بار هم بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴، سفری ۱۶۰۰ کیلومتری از کلگری تا شهر والدینش یعنی Espirito Santo do Pinhal در سائوپائولو را طی کرده است. در سال ۲۰۱۶، او ۷۳۵۰ کیلومتراز برزیل تا Patagonia را زیر پا گذاشته بود.

معلم سوئیسی که در سفر با اسب، الهام‌بخش Masetti Leite شده بود

Masetti Leite وقتی ۹ ساله بود با خانواده‌اش به کلگری نقل مکان کرد و بعدا در تورنتو بزرگ شد. او می‌گوید که برای سفرهای طولانی با اسب، از یک معلم مدرسه سوئیسی به نام Aime Tschiffely الهام گرفته است.

این معلم در سال ۱۹۲۵، مسیر ۱۶ هزار کیلومتری را به تنهایی از Buenos Aires تا New York City اسب‌سواری کرده و در مورد تجربیات خود نوشته است.

کتابی که Masetti Leite درباره سفرهای خود نوشته است

Masetti Leite هم طی این سال‌ها خاطرت خود را از این سفرهای پرماجرا و طولانی مستند کرده و کتابی به این نام نوشته که تاکنون دو جلد آن منتشر شده و در آمازون قابل تهیه است.

Long Ride Home: Guts and Guns and Grizzlies, 800 Days Through the Americas in a Saddle

سخت‌ترین قسمت زندگی این کابوی برزیلی که باعث نگرانی او می‌شود

Masetti Leite در حالی که با افتخار پرچم کانادا را در دست راستش دارد، می‌گوید بیشتر مردم درک نمی‌کنند که او شهروند کانادا نیست.

به گفته او، خانواده‌اش سال‌ها پیش برای دریافت شهروندی به دلایل بشردوستانه اقدام کرده‌اند، ولی درخواست آنها رد شده است. او در حالی که اشک‌هایش را پاک می‌کند، می‌گوید: «این سخت‌ترین قسمت زندگی من است و باعث نگرانی‌ام می‌شود».

بی‌وطن بودن یک بحران مهم هویتی است

او که خودش را کانادایی احساس می‌کند، ادامه می‌دهد: «من این کشور را خیلی دوست دارم اما سال‌هاست که مردی بدون وطن هستم و این یک بحران مهم هویتی است».

Masetti Leite می‌گوید این سفر طولانی به مقصد کلگری، آخرین سفر او بوده است. او اضافه می‌کند: «این کار را شروع کردم چون نمی‌خواستم کار تکراری و عادی انجام دهم. ولی الان عادی و تکراری شده است. من اخیرا با یک خرس گریزلی روبه‌رو شدم و حتی نترسیده بودم.»

او در پایان می‌گوید: «می‌دانید؟ باید این کار را رها کنم. این طبیعی نیست».