چطور یک قرار عاشقانه ۳ روزه به یک زندگی دائمی در مزرعه تبدیل شد

زمانی که مارلی چمدان‌هایش را می‌بست تا برای دیدن دوست پسر جدیدش جف، تورنتو را به مقصد مزرعه‌ای در نزدیکی گوئلف ترک کند، اصلا فکرش را هم نمی‌کرد که این قرار عاشقانه سه روزه، مسیر زندگی‌اش را تغییر دهد.

مارلی که در دوران کرونا می‌توانست کارش را از راه دور انجام دهد، در مدتی که نزد جف بود، احساس کرد که عشق زندگی‌اش را پیدا کرده و سه روز اقامتی که برای آن برنامه‌ریزی کرده بود، تبدیل به دو ماه شد.

بعد از آن هم تصمیم گرفت به تورنتو برود تا وسایلش را برای برگشتن به مزرعه و زندگی همیشگی در آنجا، جمع‌آوری کند.

او حالا به همراه جف، پدر و مادر او و پسر ۴ ساله‌اش در مزرعه زندگی می‌کند و از سبک جدید زندگی خود بسیار راضی است.

در مطلب پیش رو به نقل از تورنتو لایف، می‌توانید ماجراهای این عشق دوران کرونا و تصمیم‌هایی که مارلی برای ادامه زندگی در مزرعه گرفته را از زبان خودش بخوانید.

 

Marli Seheult؛ ۳۱ ساله و هماهنگ‌کننده عملیات در اسپا (spa) مرکز شهر است که اکنون در آرتور زندگی می‌کند. او می‌گوید آنچه به‌عنوان یک قرار عاشقانه سه روزه آغاز شد، به بقیه زندگی‌اش تبدیل شده است.در ادامه این مطلب، ماجرا را از زبان مارلی می‌خوانید.

وقتی تصمیم گرفتم برای ملاقات با دوست پسر مجازی‌ام به مزرعه او بروم

در ماه فوریه امسال، من به‌صورت آنلاین با پسری به نام Jeff آشنا شدم که در یک مزرعه تفریحی ۷۲ هکتاری در Arthur، حدود ۴۰ کیلومتری شمال Guelph در انتاریو، به همراه پدر و مادرش زندگی می‌کند.

در آن زمان، من در یک آپارتمان دو خوابه در Church and Adelaide به همراه یک هم‌خانه و ۳ سگم زندگی می‌کردم.

من و جف زیاد صحبت می‌کردیم و می‌توانم بگویم او بسیار اهل خانواده بود، خصوصا آن‌طوری که در مورد پسر ۴ ساله‌اش صحبت می‌کرد، این موضوع را نشان می‌داد.

من در کودکی در مزرعه‌ای در Stratford زندگی می‌کردم و عشق مشترک‌مان نسبت به زندگی روستایی ما را به یکدیگر متصل کرد.

می‌خواستم بروم و او را ببینم، اما واقعا مشغول کار بودم.

به‌علاوه، من سه سگ دارم، پس چطور می‌توانستم آنها را برای ملاقات با جف ببرم؟

وقتی کرونا شیوع پیدا کرد، به جف گفتم که خودم را به مدت دو هفته قرنطینه می‌کنم و بعد به دیدار او در آرتور می‌روم.

اقامت سه روزه من در مزرعه، تبدیل به ترک تورنتو و نقل‌مکان به آنجا شد

او فضای شخصی خود را در آنجا داشت، یک سوئیت متصل به خانه اصلی، بنابراین ما حریم شخصی خود را داشتیم.
بعد از سه روز معاشرت با هم، هر دوی ما می‌دانستیم که رابطه بین ما، عشق است. برای همین بود که سه روز اقامت من به یک ماه و بعد از آن به دو ماه تبدیل شد.

من می‌توانستم از راه دور کار کنم و به هر حال، رفت و برگشت مداوم به تورنتو، کاری غیرمسئولانه بود.

من مرتب می‌گفتم «بسیار خب، هفته آینده به خانه برمی‌گردم» اما دائما تاریخ برگشتنم را عقب می‌انداختیم.

سپس در پایان ماه جولای، به همراه جف به تورنتو رفتم، وسایلم را جمع‌آوری کرده و برای همیشه به مزرعه نقل‌مکان کردم.

به تازگی والدین جف به اینترنت دسترسی پیدا کرده‌اند. حتی أآنها نمی‌دانستند نتفلیکس چیست، که البته، این موضوع به نظر من زیبا بود.

بنابراین، من همه چیز را در این مورد به آنها نشان دادم. مادر جف عاشق Kijiji شده است.

ما آنلاین ۱۴ بز خریدیم و آنها را برای فروش پرورش می‌دهیم

ما دیوانه شدیم و به‌صورت آنلاین ۱۴ بز خریدیم. من این حیوانات را برای بز‌های ماده دیگر پرورش می‌دهم، نه برای گوشت آنها.

بنابراین، بز‌های نر زیادی را می‌توانم با قیمت بالا، مثلا با حدودا ۴۰۰ دلار برای هر کدام، بفروشم.

پسر ۴ ساله جف تبدیل به دوست صمیمی‌ام شده است

من و جف در سوئیت مستقل‌مان که بسیار خوب و خصوصی است، زندگی می‌کنیم.

من با پسر ۴ ساله جف نیز آشنا شده‌ام. بنابراین، علاوه بر تبدیل شدن به یک پرورش‌دهنده بز، یک دوست صمیمی ۴ ساله نیز دارم. پدر و مادر پارتنرم را نیز «والدین همسرم» خطاب می‌کنم.

 

خانواده و دوستانم از تصمیم من شوکه شدند

نقل‌مکان من از تورنتو به مزرعه، یک انتقال ناگهانی بود، اما طبیعت مرا به خود جذب کرد.

برخی از دوستان و خانواده از تصمیم من شوکه شدند، اما بعدا دیدند که ما چقدر عاشق هستیم و من از شروع ارتباط با جف چقدر هیجان زده‌ام.

من فکر می‌کنم ما دقیقا در سنی هستیم که آمادگی سر و سامان بخشیدن به شرایط را داریم.

مزرعه ما یک مزرعه خانوادگی است، بنابراین در نهایت، وقتی پدر و مادر جف مسن‌تر شوند، ما مسئولیت تمام کارها و وظایف را برعهده خواهیم گرفت.

آنچه به‌عنوان یک قرار عاشقانه سه روزه آغاز شد، به بقیه زندگی من تبدیل شده است.

[elfsight_pdf_embed id=”317″]

[elfsight_pdf_embed id=”321″]