اخبار

چهارم نوامبر – یک سال پس از وعده‌ها؛ آیا دولت ترودو کارنامه‌ی موفقی داشته است؟

جاستین ترودو و در انتخابات سال گذشته به رأی‌دهندگان حدود ۲۰۰ وعده داد. پس از گذشت یک سال از کار این دولت، برخی‌ از این وعده‌ها به انجام رسیده و چندتایی نیز زیر پا گذاشته شده است، اما البته بیشتر آنها از جمله مواردی هستند که کار بر روی آنها همچنان در جریان است.

با این وجود، اکنون پس از یک سال، فرصت مناسبی برای یک ارزیابی کلی از این دولت به وجود آمده است. هفته‌نامه مک‌لینز در شماره جدید خود، تحلیلی از یک سال گذشته حزب لیبرال و دولت جاستین ترودو منتشر کرده است. مک‌لینز در ابتدای این مطلب می‌نویسد: در این مطلب قصد نداریم وعده‌ها را یکی به یکی بررسی کنیم تا ببینیم چه اتفاقی برای هر کدام آنها افتاده است. ضمن اینکه به دو گفتمان اصلی ترودو اشاره خواهیم کرد؛ دو مفهومی که تا حد زیادی به تعریف فعالیت‌های دولت ترودو تا امروز کمک می‌کند: تأثیر متقابل بین «شکوفایی اقتصادی فراگیر» و «گوناگونی فرهنگی».

ترودو از نخستین روزهایی که در ۲۰۱۳ به رهبری لیبرال‌ها رسید، با همکاری حلقه یاران نزدیک خود، پیامی را با مضمون رونق بخشیدن به زندگی طبقه متوسط به گوش رأی‌دهندگان رساند.

ترودو و تئوریزه کردن رشد اقتصادی فراگیر

ترودو این نکته را مطرح کرد که برای ده‌ها سال، رشد اقتصادی عمدتاً به سود کسانی بوده است که در بالاترین طیف درآمدی قرار داشته‌اند و از این پس می‌باید با انجام تغییراتی، منافع این رشد را به سمت طیف‌های میانی هدایت کرد. این عبارت است از بخش «فراگیر» وعده‌های ترودو.

اما برای این کار ابتدا باید بتوانیم به اندازه کافی ثروت جدید تولید کرده، تا بعد آن را به سمت اقشار مورد نظر هدایت کنیم و بنابراین باید به اقتصاد، حرکتی تازه بخشید تا سریع‌تر گسترش یابد. این عبارت است از بخش «رشد اقتصادی».

شعار کمپین انتخاباتی لیبرال‌ها در ۲۰۱۵ این بود: «طرحی نو برای طبقه متوسطی قدرتمند». چنین شعاری جای هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد که این همان چیزی بود که ترودو و همکارانش می‌خواستند به عنوان وعده‌ اقتصادی تیم آنها به گوش رأی‌دهندگان برسد. اما اخبار مهم روز گاهی در برنامه‌های از پیش‌تعیین شده استراتژیست‌های سیاسی، اختلال ایجاد می‌کنند و این اتفاق، اینجا هم افتاد؛ دو ماجرایی که در حین کمپین‌های انتخاباتی رخ داد رقبا را ناچار به واکنش کرد.

تهدید محافظه‌کاران، فرصت لیبرال‌ها

نخست آنکه تصویر غم‌انگیز آلان کردی، کودک سوری غرق‌شده در سواحل یونان، بلافاصله بحران پناهجویان خاورمیانه را به یک موضوع داغ انتخاباتی تبدیل کرد. اتفاق دوم آن بود که قضات فدرال درخواست دولت محافظه‌کار را برای ممنوعیت پوشیدن حجاب توسط چند زن مسلمان در هنگام سوگند شهروندی رد کردند. در دوران مبارزات انتخاباتی، موضع‌گیری ترودو به نفع «گوناگونی فرهنگی» بسیار دلپسندتر از خواسته استیون هارپر برای ایجاد حس محدودتری از هویت بود.

پس از آنکه لیبرال‌ها موفق به کسب اکثریت شدند، استراتژیست‌های دولت پیش‌بینی کردند که شکوفایی اقتصادی فراگیر نقشی محوری در سیاست‌های آنها ایفا خواهد کرد. در حقیقت، در بهار گذشته، ترودو سه اقدام دولت خود را برای بهبود وضع مالی خانواده‌های طبقه متوسط اعلام کرد.

این سه اقدام یعنی ایجاد کمک‌‌هزینه‌های جدید کودکان، اصلاح در برنامه بازنشستگی کانادا و کاهش میزان مالیات بر درآمدهای متوسط به عنوان بزرگترین دستاوردهای کوتاه‌مدت دولت ترودو شناخته می‌شوند. با وجود این، همان‌طور که حوادث خارج از کنترل او، موضوع گوناگونی فرهنگی را به مضمونی داغ در انتخابات تبدیل کرد، در  نخستین سال دولت، اخبار جدید همچنان بر شدت این آتش می‌افزود.

چه کسی می‌توانست موفقیت حزبی ترامپ را در جنوب مرزهای کانادا پیش‌بینی کند؟ چه کسی انتظار داشت که در آن سوی آتلانتیک، بریتانیایی‌ها رأی به خروج از اتحادیه اروپا بدهند؟ همین‌جا در خانه، چه کسی فکر می‌کرد کلی لیچ، نماینده محافظه‌کار انتاریو، در تلاش ناموفق خود برای جانشینی هارپر، پیشنهاد دهد که از متقاضیان مهاجرت درباره افکار و عقاید و ارزش‌هایشان سؤال شود و با این کار یک‌بار دیگر تفاوت نگاه محدود برخی محافظه‌کاران را در مورد مقوله هویت با برخورد تنوع‌گرای لیبرال‌ها برجسته سازد؟

به این ترتیب، در نخستین سالگرد پیروزی در انتخابات، گوناگونی فرهنگی درست به اندازه رشد اقتصادی مد نظر اعضای ارشد حزب لیبرال قرار دارد. آیا آنها خواهند توانست به شکل موفقیت‌آمیزی این دو درون‌مایه را با هم ترکیب کنند؟ به نظر می‌رسد که تلاش خود را می‌کنند.

برای مثال، استراتژیست‌های لیبرال می‌گویند تلاش موفقیت‌آمیز کریستینا فریلند، وزیر تجارت برای نجات پیمان تجات آزاد بین اروپا و کانادا، به لطف محبوبیت ترودو در اروپا بوده است. هر چند به نظر می‌رسید عاملی پیش‌بینی نشده مثل مردم بلژیک، در این راه سد بزرگی ایجاد کند و حتی ناظران از نتیجه این مذاکرات دلسرد شده بودند. این تصویر مثبت در درجه اول به دلیل استقبال کانادا از ۳۰,۰۰۰ پناهجوی سوری و پوشش گسترده این موضوع توسط رسانه‌ها ایجاد شده است.

جان مک‌کالوم، وزیر مهاجرت، که پروژه مهاجران را رهبری کرد، اکنون سخن از انتقال به مرحله‌ای دیگر و پذیرش سریع‌تر مهاجران با مهارت بالا و کارآفرین می‌کند. او می‌گوید سیاست‌گذاری‌ها می‌باید با تکیه بر چیزی فراتر از ایجاد لحظاتی خوشایند صورت پذیرد و این حقیقت اکنون به تمام دولت گسترش یافته است.

مک‌کالوم می‌گوید: «اکنون وارد مرحله‌ای شده‌ایم که مسأله فقط سلفی گرفتن نیست. حالا نوبت گرفتن تصمیم‌های واقعی است و باید بپذیریم که همه مردم از همه تصمیم‌های ما خوشنود نخواهند بود.»

محافظه‌کارها از هیچکدام از تصمیم‌های ترودو خوشحال نخواهند شد. اما جوش دادن مفاهیم «گوناگونی فرهنگی» و «رشد اقتصادی» به عنوان ارزش‌های لیبرال، در نگاه عموم مردم، می‌تواند موقعیت ترودو را در میان رأی‌دهندگان میانه و چپ میانه، تا مدت‌ها پس از دوران ماه عسل سیاسی او استحکام بخشد.

ادامه‌ی اوضاع اقتصادی نامناسب

متأسفانه بیشتر اقتصاددانان بر این عقیده‌اند که رشد اقتصادی کند سال‌های اخیر، که لیبرال‌ها تلاش کردند مسئولیت آن را بر گردن هارپر بیندازند، پدیده‌ای دیرپا و مزمن خواهد بود. کریگ آلکساندر، کارشناس ارشد اقتصاد در انجمن کنفرانس کانادا، به مقصرهایی آشنا، از جمله کاهش یافتن و پیر شدن نیروی کار و افت سرمایه‌گذاری در تجهیزات بالابرنده سطح تولید اشاره می‌کند. او می‌گوید: «اگر بخواهیم واقع‌بینانه فکر کنیم، حتی با سیاست‌گذاری‌های هوشمندانه نیز نرخ رشد 5/1 درصدی (تولید ناخالص داخلی) را می‌توان، مثلا، به 8/1 درصد رساند. این امکان وجود نخواهد داشت که با در پیش گرفتن برخی سیاست‌ها مثلاً به رشدهای بالای دهه ۱۹۹۰، که نزدیک به ۳ درصد بود، برسیم.»

این بدان معنا نیست که لیبرال‌ها تلاش خود را نخواهند کرد. باید منتظر عمل به وعده‌‌ی تسریع در سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی و نیز برخی سیاست‌گذاری‌های مبتکرانه باشیم؛ و احتمالاً هر آنچه که دومینیک بارتون، مشاور تجارت جهانی و مرشد ترودو در زمینه رشد اقتصادی، در اواخر پاییز امسال پیشنهاد می‌دهد.

به این ترتیب، باید گفت که بزرگترین چالش پیش‌روی ترودو از ناحیه اقتصاد خواهد بود. اما تعداد بسیار زیادی از وعده‌های جاه‌طلبانه دیگر، از جمله بهبود وضعیت زندگی بومیان، تغییر در نحوه برگزاری انتخابات و حمایت از مأموریت‌های صلح‌بانی سازمان ملل نیز برای جلب توجه دولت رقابت می‌کنند. آیا دولت می‌تواند همزمان تمام این چالش‌ها را بر عهده گیرد؟

موفقیت دولت در این زمینه بسیار به این بستگی دارد که عموم مردم چه میزان به وعده‌های ترودو روی خوش نشان دهند. برخی صاحبنظران معتقدند که تمایل احیا شده‌ی مردم به داشتن دولتی فعال‌تر در زمینه‌های اجتماعی، پدیده نیرومندی است. فرانک گریوز، رئیس انجمن تحقیقاتی Ekos می‌گوید نتایج حاصل از نظرسنجی‌ها حاکی از حمایت گسترده‌ از لیبرال‌ها یک سال پس از شروع به کار دولت است و این امر دیدگاه عمیقا پیشروانه بخش‌های وسیعی از مردم را نشان می‌دهد. مسأله فقط محبوبیت شخصی ترودو نیست. او می‌گوید: «ما با یک تحول روبرو هستیم و نه چیزی موقتی و گذرا.»

اگر حق با گریوز باشد، ادامه محبوبیت ترودو در دومین سال نخست‌وزیری‌اش، نمایانگر آن است که دولت او می‌تواند با اتکا به حمایت گسترده مردمی، کارهای زیادی انجام دهد. سیاست‌هایی را که ما قصد داریم در اینجا بررسی کنیم، شاید مشکل بتوان در چارچوبی واحد جای داد، اما همه آنها متعلق به لحظه سیاسی مشخصی از کانادا هستند؛ نقطه‌ای که رشد اقتصادی و گوناگونی فرهنگی ایده‌های مطرح در فضای جامعه هستند و ترودو (ممکن است) در حال چرخش از ایجاد یک «تصویر سیاسی» به ساخت یک «میراث سیاسی» باشد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟